دانلود آهنگ جدید

دانلود دکلمه غمگین لعنت به تو از مرتضی سرمدی با لینک مستقیم

دانلود دکلمه غمگین لعنت به تو از مرتضی سرمدی

متن آهنگ

برای تو مینویسم که تو فقط بخوانی

مرا ببخش اگر از گونه هایم عشق میریزد و سطر هایم بارانی می شود
از تو چه پهنان به اندازه ی تمام پریشانی موهایت شکسته ام
اما باور کن خاطراتت چه خوب میزبانی بود برای بهانه های نفس کشیدنم
روزها که هیچ بالاخره میگذرند اما شب ها به خودم میگویم
شاید زودتر بخوابی بهتر از آن باشد تا با وسوسه های شب
دلتنیگت را که ماه هاست در دل داری به زبان بیاوری
بخواب نازنینم گاهی باید زود خوابید
اما نمیفهمد که دل است دیگر عقل داشت که اسمش دل نبود
همه ی ما اشتباهاتمان این است که فکر میکنیم با درد دل و حرف زدن دردمان آرام می شود
اما نمیدانیم که درد را باید درد کشیده باشی تا بفهمی چه رنجی میکشد آنکه درد دارد
نمیدانم چه حکمتی است تمام درد هایم فقط شب ها به سراغم می آید
در عجبم کدام بی انصافی شب را قسمت میکرد نیمه های شب من اصلا شبیه نیمه شب های دیگران نیست
این عدالت است

دانلود دکلمه غمگین لعنت به تو از مرتضی سرمدی

به تو که می اندشیم لبخندی میزنم و چشمانم پر میشود خالی نمیشوند
چرا که در نبودت یادشان دادم که هر کسی ارزش باریدنتان را ندارد
پس آرام بگیرید
با تو هستم با توایی که میدانستی که حتی اگر کنارم باشی باز هم دلتنکت میشوم
حالا ببین نبودنت با من چه کرده
من که چیزی از تو نخواستم جز یک آغوش برای نفس کشیدن و یک دوستت دارم برای نمردن
اصلا چه معنی می دهد من صبح ها در آغوش تو چشم باز نکنم و با آن صدای گرفته دوست داشتنی ات
صبح بخیر عزیزم هایت را نثارم نکنی
چه معنی می دهد تا با شیرینی لبانت و چشم های پر مهرت از خواب بیدار نشوم چه معنی می دهد
اصلا چه معنی دارد که نباشی نه ن ن ن اتفاقا کلی معنی دارد حال که رفتی برو به درک
بر و لعنت به تو و فقط برو
بار ها گفته بودم به غرورم لطمه نزن عشقم را از کسی که غرورم را زخمی کند میبرم
تا بدان فرق داشته ها و نداشته هایش را
من خودم میدانم با تو چه کرده ام تو هم میدانی با دلم چه کرده ای
از تو فقط برایم یک مشت خاطره ی چت و یک عمر نفرت ماند و از من برایت فقط حسرت کشیدن من
من کاری را کردم که هر مرد عاقلی میکند من قلب تو را لبریز از عشق کردم تا جایی برای پرسه زدن مرد دیگری نباشد
اما تو فقط برایم یک پشیمانی از یک رابطه اشتباه گذاشتی برو که
زیادی برایت صحبت کردم حیف حرف های من که برای تو زده شود
باران را دیده ای او بی معرفت نیست می رود اما تا می بیند دیر میشود سریع می آید
ولی تو هیچ نداری نه معرفت نه انسانیت هیچ
حالا حالا منم و باران و جای خالی نه ن ن اتفاقا جایت خالی نیست
تازه در نبودنت بیشتر آراکش دارم برو به سلامت