دانلود دکلمه خسرو شکیبایی – ملوک عرب کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود دکلمه خسرو شکیبایی – ملوک عرب
متن حکایت
یکی از ملوک عرب رنجور بود در حالت پیری
و امید از زندگانی قطع کرده که سواری از در درآمد
و بشارت داد که فلان قلعه را بدولت خداوند گشادیم و دشمنان اسیر آمدند و سپاه و رعیت آن طرف بجملگی مطیع فرمان گشتند ملک نفسی سرد برآورد و گفت: این مژده مرا نیست دشمنانمراست یعنی وارثان مملکت
در این امید بـسـر شد دریغ عمر عزیز
که آنچه در دلمست از درم فراز آید
امید بسته برآمد ولی چه فایده زآنک
امید نیست که عمر گذشتـه بـازآید
کـوس رحـلـت بــکـوفـت دسـت اجـل
ای دو چـشـمـم وداع سـر بـکـنـیـد
ای کــف دســـت و ســـاعــد و بـــازو
هـمــه تــودیـع یـکــدگــر بــکــنــیـد
بـــر مــن افــتـــاده دشــمــن نــاکــام
آخــر ای دوســتــان گــذر بــکــنـیـد
روزگــــارم بـــــشــــد بــــنــــادانــــی
مـن نـکــردم شــمـا حــذر نـکــنـیـد
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.