دانلود دکلمه دو بازرگان از خسرو شکیبایی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود دکلمه با معنی و قدیمی دو بازرگان از زنده یاد خسرو شکیبایی
متن آهنگ
دو بازرگان خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردند یکی ضعیف بود
که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند
هر دو را به خانهای کردن و در به گل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند در گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده
یکی از حکما پسر را نهی همیکرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند گفت ای پدر گرسنگی خلق را بکشد
نشنیدهای که ظریفان گفتهاند به سیری مردن به که گرسنگی بردن
بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در واسط هر روز مطالبت کردی و سخنان با خشونت گفتی
اصحاب از تعنت وی خسته خاطر همیبودند و از تحمل چاره نبود صاحب دلی در آن میان گفت نفس را وعده دادن به طعام آسان ترست که بقال را به درم
جوانمردی را در جنگ تاتار جراحتی هول رسید کسی گفت فلان بازرگان نوشدارو دارد اگر بخواهی باشد که دریغ ندارد گویند آن بازرگان به بخل معروف بود
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.