دلنوشته احساسی سیما ۱۹ ساله از مرودشت با لینک مستقیم
سما هستم ?
دقیقا هفت سال پیش تو اوج شیطنت با پسری آشنا شدم برام جنبه سرگرمی داشت تا اینکه روز ب روز علاقمون ب هم بیشتر شد دوماه از رابطه گذشت بهترین روزا رو داشتیم اما اون خیلی بیشتر عاشق بود تا اینکه برام خواستگار اومد. عشقم بهم گفت نرو من میخوامت اما من جدی نگرفتم و ظالمانه ترکش کردم و با خواستگارم نامزد شدم هرروز دعوا و درگیری بعد یکسال دوباره عشقم بهم زنگ زد ک گفت ک نتونسته فراموشم کنه با وجود نامزدم بازم ی مدت باهاش بودم گفت جدا شو خانوم خودم شو جدی نگرفتم رابطمو باهاش تموم کردم.
تا اینکه عروسی کردم اما خیلی وقتا یادش میفتادم تا اینکه بدترین روزا رو با شوهرم داشتم چندباری خواستم جدا شم اما نشد. تا جایی رسیدیم که شوهرم جلو چشمم بهم خیانت میکرد منم از سر لج برگشتم پیش عشقم رابطمو باهاش شروع کردم اما با این تفاوت ک دیگه اونم ازدواج کرده بود با این وجود دوماه باهم بودیم بهترین روزای عمرم بود دیگه هیچ چیزی برام ارزش نداشت تصمیم گرفتیم هردومون از همسرامون جدا شیم برگردیم پیش هم. تا اینکه ی روز بی خبر دیگه جوابمو نداد کار هرروزم گریه و زاری دیگه ازش خبر نداشتم. درگیریم با شوهرم بالا گرفت و بزور ازش جدا شدم. اینبار فهمیدم اونی که عاشق تره من شدم حالا عشقم ترکم کرده هر لحظه ب فکرش بودم امید داشتم برگرده بگه از خانومش جدا شده اخه اونم با زنش مشکل داشت اما همین دیروز بهم ز زد گفت که یک ماه دیگه بچه اش بدنیا میاد. دنیا رو سرم خراب شد. اما اینو میدونم ک همش تقصیر خودم بود با حس بچگانم عشقمو از دست دادم.
امیدوارم خوشبخترین باشه منم یه جور با خودم کنار میام. اما تا عمر دارم دوسش دارم❤️❤️
___
? @Nakaman_iR
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.