دلنوشته رها ۱۸ ساله از کرمان با لینک مستقیم
رها ۱۸از کرمان
منم میخوام قصه ی دردناک جداییمو بگم منم مثل همه شماها عاشق شدم اره عاشق پسر همسایمون هم من دوسش داشتم هم اون ما بدون هم نمیتونستیم نفس بکشیم M اومد خواستگاریم اون ی آژانس داشت زیاد وضعشون خوب نبود درسته تک دختر خانواده بودم وضعمون عالی بود ولی با این حال قبولش کردم شب خواستگاری ازش خواستم صبر کنه تا درسم تمام شه اونم گفت باشه صبر میکنم ولی درست دو هفته بعدش یعنی یک ماه پیش در خونه ما رو زدن وقتی رفتم پایین دیدم دو تا مرد اومدن تحقیق واسه عشق من اونا اومده بودن تا منو داغون کنن اولش باورم نمیشد ولی بعد ک ته توی قضیه رو در اوردم فهمیدم راستهMدو شب بعد از خواستگاری من رفته بود خواستگاری ی دختر دیگه این وسط من خیلی داغون شدم ی هفته کامل تو بیمارستان بستری بودم بعد از این ی هفته ک مرخص شدم اومدم خونه دیدم اونا عقد کردن و دست تو دست هم هر روز از جلوی خونه ما رد میشن منم ی هفته پیش حلقه ای رو ک واسم خریده بودنو بهشون برگردوندم
خواستم بگم دنیا خیلی نامرده آجیای و داداشای گلم گول این عشقای دو روزه رو نخورین امیدوارم عشقم با عشقش خوشبخت بشه ولی Mاگه هر وقت اینو خوندی و بدستت رسید بدون من هیچوقت نمیبخشمت جواب اشکایی رو ک هرروز دارم میریزمو باید پس بدی و امیدوارم کسایی ک باعث این کار شدن هیچوقت روز خوش نبینن..
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.