دانلود آهنگ جدید

دلنوشته غمگین بهمن ۲۱ ساله از سنندج با لینک مستقیم

دلنوشته غمگین بهمن ۲۱ ساله از سنندج

توی این شبهای مقدس همه دست به دعا هستن که به مراد دلشون برسن…

منم مثل همه ی مردم…دست به دعام…دعا واسه یه نفر…واسه تنها کسی که توی این دنیا میتونه منو خوشحال کنه…فاطمه…هی…خدا من باید چی کار کنم که فاطمه مال من باشه؟آخه…دوسش دارم…واسش میمیرم…یه جون توی این دنیا دارم حاضرم فداش کنم…خدایا سرنوشت من چیه؟آگاهم کن…چون من دیگه طاقت ندارم.تحمل یک ثانیه دوریش رو ندارم…توی شبای محرم تنها دعام این بود که مال من باشه…خدایا؟چیز زیادی ازت خواستم؟نه واقعا چیز زیادیه؟…تو میتونی آرزوم رو برآورده کنی…من میدونم که تو میتونی برآوردش کنی…پس بگو سرنوشت من چیه…البته…البته…فاطمه نباشه منم نمیخوام باشم توی این دنیا…خدایا اگه این کارو نکنی خودم میام اون دنیا… خودمو میکشم…چون زندگی بدون اون واسم تباهه..تباهه..تباه..خدایا یه چیزی بگم؟فاطمه رو دوست دارم…خودت که از قلبم خبر داری….میدونی…بعضی موقع ها فکر میکنم که شاید هنوز منو توی این دنیا ندیدی…ولی نه…اینطور نیست…میدونم که منو دیدی.خب پس اگه دیدی چرا جواب دعاهای شبونم رو نمیدی؟چرا جواب اشکام رو نمیدی؟منتظر یه ندام…یه ندایی که قلبم رو آروم کنه…یه ندایی که بگه فاطمه مال خودته…بگه بهش میرسی…واقعا منتظر این ندام…خیلی دوست دارم بدونم فاطمه ماله منه یا…………خدا دیدی که نتونستم کلمه ی نه رو به زبون بیارم…پس اگه سرنوشتم اینه که به فاطمه نمیرسم…تغییرش بده…این یه خواهشه از طرف بندت.این یه تمناس…که…منو به فاطمه برسونی.تورو به همین شبای مبارکت…دعای منو مستجاب کن…آیا این خواسته ی زیادیه؟نه…حتی فکر اینکه شاید بهش نرسم رو نمیکنم.واقعا نمیکنم.چون دلم روشنه که بهش میرسم…خوش به حال کسایی که به عشقشون رسیدن…خدایا میدونم تو کمکشون کردی.پس منم کمک کن…این یه درخواست عاجزانس…دارم تو تنهاییام درد میکشم..غصه میخورم که نکنه فاطمه مال من نشه.نمیخوام عاقبت تنها بمونم…خدایا یه خواهش…اگه واقعا من بهش نمیرسم بذار آخرین نفسامو پیش فاطمه باشم…که با یاد اون از این دنیا برم…هیچ بیمی برای مردن ندارم…چون میدونم اگه بمیرم بازم عشقم بهش پایداره…فراموشش نمیکنم چون تموم احساسم پیشش گیره.خدایا قلب من زخم خوردس و درد میکشه خدایا خودت میدونی فقط با عشق اون تسکین پیدا میکنه…خدایا مراقبش باش…خدایا تورو به همین اشکا که توی این شب میریزم نزار ناراحتی تو زندگیش باشه…
فاطمه امیدوارم روزی بیاد و بدونی یه عاشق واقعی بودم…یه عاشقی که دنیاش فقط تو بودی…
تو بهترین لحظه زندگی منی…قلبم تنها برای تو می تپه…این لحظه های سخت زندگی با عشق تو میگذره…به عشق تو..عاشقترینم…تو همانی هستی که مرا از سراب تنهایی نجات دادی…ای تنها بهانه برای نفس کشیدنم…بیا و همچنان بهانه من برای زندگی در این دنیای بی محبت باش…همه دنیا یک سو…تو نیز که دنیای منی یک سوی دیگر…من این سو که دنیا است را نمیخواهم…من تنها تورا میخواهم…تورا میخواهم نه برای نیاز خویش…تنها برای این قلب تنهایم…این تویی که تنها لایق قلب پر احساس منی…زیرا تو پر احساس تر از این قلب عاشق منی…صداقت را از درون چشمانت میخوانم…واین را میدانم که تو پاکترین عشق روی زمینی…بیا مثل باران بر روی من ببار…ای پاکترین قطره.بیا و برتن پر از گناهم ببار با پاکی قطره هایت…و گناهانم را از وجودم پاک کن…
فاطمه من تنها با تو عاشقترینم…تو نباشی من تنهاترینم…با تو خوشبخت ترینم…تو نباشی من بدبخت ترینم…فاطمه اگر تو باشی زندگی زیباست عشق با معناست…تو معنای واقعی عشقی…تو مانند یک باغ پر از گل مثل بهشتی…تو عشق منی تو دنیای منی…هیچکس جز تو نمیتواند در قلبم خانه کند…هیچکس نمیتواند مرا اسیر قلبش کند…این تویی که توانستی مرا عاشق کنی…تو چه کسی هستی؟انگار فرشته ایی…چقدر مهربانی چقدر زیبایی…من چه کسی هستم؟یک تنها بودم و اینک دیوانه ام…
از خدا میخوام که هیچوقت ناراحت نباشی غم توی زندگیت نیاد…دوست دارم….