دلنوشته غمگین نوید ۲۳ ساله از چالوس کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دلنوشته غمگین نوید ۲۳ ساله از چالوس
هیجده سالگی رفتم خدمت سربازی تازه یه سال خدمت شدم
که یه روز اومدم مرخصی که بریم عروسی فامیلمون رفتیم عروسی من یه دختریا دیدم بااین که سنم کم بود ولی بخدا یه دل داشتم و صد دل عاشقش شدم سنی نداشت اون موقع ۱۴سالش بود
مرخصی من تموم شد برگشتم سرخدمت ولی دیگه شب روز نداشتم از بس بهش فکر می کردم هرکاری کردم نتونستم خود ما کنترل کنم رفتم پیش فرمانده مرخصی خواستم دوباره بهم نداد شب شیفت پستم بود نقشه فرارا کشیده فرارکردم رفتم خونه در زدم مادرم درا باز کرد گفت خیر باشه گفتم خیر گفت چیه مگه تو پادگان نبودی گفتم من عاشق شدم تا برام هم نگیرینش خدمت نمی رم من پدر ندارم پدرما توتصادف ازدست دادم مادرم میره باداداش بزرگام مشورت می کنه داداشم میگن عمرن اگه ازاین طایفه دختر بگیریم هیچ من دیگه خدمت نرفتم تا یه روز عروسی پسر عموم بود اون هم اومده بود به زن داداشم گفتم بهش گفت دیگه اون می دونست تا یه روز رفتم خونشون به مادرش گفتم می خوامش دیگه از طریق گوشی مامانش باهم حرف می زدیم طوری شده بودم که وقتی بهاش حرف می زدم فقط گریه می کردم تا یه یه سالی باهم حرف زدیم خانوادم دیدن فایده نداره به من گفتم بورا خدمت وبیا برات می گیرمش منم رفتم خدمتا تموم کردم خلاصه اومدم یه یسالی چسبیدم بکار ۲۰میلیونی کار کردم براخرج عروسی دیگه عشقمون یه سه سالی طول کشید دیگه بخدا طوری عاشق هم شدیم که اگه یه روز صدای هما نشنفتیم می مردیم یه شب داشتم بهش می گفتم که اندازی تمام دنیا بهت اعتماد دارم مبینم یه دفعه بغض گلوشا گرفت گفت نوید اگه یه نفر قبلا عاشق کسی بوده ولی یه یه سالی بینشون فاصله بیفته وتوهمون موقع خواستگار براش بیاد که فکر کنه این خواستگار بهتراز اونه تا پای خون ازمایش هم بهاش بره بعد پشیمون بشه میفهمه هشیکی مثل عشق اولش نمیشه بنظرت عشق اولش باید چکار کنه من گفتم اگه واقعا عاشقش بوده باید در عوض این خیانت که با یکی دیگه ترجیهش دادباید براهمیشه فراموشش کنه اینا که گفتم دیدم حق حق گریش بلند شد فهمیدم که بهام چیکار کرد الان دوسالیه قیدشا زدم یعنی نمی خوام ببینمش ولی همیشه میاد میره پیش مامانم وداداشام گریه می کنه هردوماهی یه برا زنگ می زنه میگه ببخشم ولی نیمیشه باوجودی که آنقدر دوستش دارم که اگه بلایی سرش بیاد یک لحظه بعدش خود ما زنده نمی زارم ولی نمی تونم اون کارشا ببخشم
به خدای بالایی قسم از روز که عاقش شدم دست به کسی نزدم برای شرایط روهیم چند بار تصمیم گرفتم دوست دختر بگیرم که بهش فکر نکنم ولی نتونستم شونه ای که برای یکی دیگه اماده کردم یکی دیگه بیاد بهش تکیه بده بقران من تاروزی که بمیرم نمی تونم با کسی باشم بیچاره من که یه روز تو خواب سکته می کنم می میرم باعث افتخارمه هنوز پرچم مردیم بالاست به هیشکی خیانت نکردم جز خودم
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.