دلنوشته غمگین هادی ۲۰ ساله از زنجان با کیفیت بالا
دلنوشته غمگین هادی ۲۰ ساله از زنجان
شیرین جان ، میگفتی هیچوقت نمیری تا آخرش باهامی سراغ کس دیگه نمیری و فقط در آغوش من آرامش میگیری
ولی همونطور که از اول بهونه های مختلفی می آوردی حالا هم بخاطر شغل میگی ما بدرد هم نمی خوریم
امروز سرد شدی و میگی هیچوقت قصد ازدواج نداری یادته میگفتم تو میری من میمونم این خط – این هم نشون ✔️
تو ازدواج میکنی دنیا کوچیکه حتما” خبرش میرسه و خبر من هم بهت میرسه که چه جوری مثل الآن روزها فشار داخل جمجه دارم شبها کابوس میبینم و توی خواب هذیون میگم الآن که دیگه خواستگار داری و میخوای بری
مدتیه حال روحیم بهتره ولی هنوز جسما” نه حتی اگه توی مریخ باشی فقط امیدوارم فکرم اذیتت نکنه
همیشه فکر میکردی که خواستگار اولت با قلبت بازی کرده ولی همونطور که گفتی غرورت رو نشکستی کسی مقصر نیست با من هم همینطور بودی درسته خدایی که به من و تو توی کتابها گفتند اونطوری نبود ولی اون چیزی که این دنیا رو بوجود آورد هیچ چیزی رو بی جواب نمی ذاره ! ..
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.