دلنوشته غم بار علی ۲۳ ساله از سپیدان با کیفیت بالا
?سلام من علی هستم ۲۳ساله
از لرستان من روز اول دانشگاه م بود تازه دانشگاه ملی قبول شدم یکی همش بهم پیام میدادتا اخرش بهم گفت من محدیث هستم . محدیث یکی از دخترای فاملیمون بود . که خیلی منو دوست داشت شبو روز بهم پیام میداد تا جای که خیلی بهم وابسته شدیدم بدون هم ابو غذا نمیخوردیم توی تمام جشن و عروسی ها فامیل ففط بخاطر هم میومدیم تا همو ببینم و یکم جفت هم وامیستادیم تاچند سال بعد ۴سال که لیسانسمو گرفتم همش باهم بودیم بعدش ماشین خریدم و باهم تا دوسال هی بیرون میرفتیم منم دنبال کار میکشتم تا زودتر برم خاستگاریش
ولی متاسفانه کار نبود دیگه منو محدیث تصمیم گرفتیم من برم خواستگاریش خدایش هر چی خواست واسش انجام دادم از ماشین گرفتن تا لباس و رفتارو و خیلی چیزا ….
وقتی رفتیم خواستگاری مامانش ندادش هر کاری کردیم نداد تمام عمو هامو فرستادم واسط شدن بازم نداد خود مدیثم یکم تلاش کرد ولی درست نشد
بعد اون ماجرا دو ماه باهم ارتباط نداشتیم منم خیلی ناراحت و دلشگسته میخواستم به هر طریقی شده برم پیش محدیث . تا یه روز از جاده امدم سمت خونه تو جاده اصلی تصادف کردم و گمر بابام شگست و دنده های من و ماشینم کلا نابود شد و داغم بیشتر شد نمیکم سراغمو نگرفت گرفت ولی سرسری از کنارم گذشت.
تابعد دو ماه که خوب شدم و هیچ خبری نبود . بازم سراغ محدیثو گرفتم اخه خیلی دوسش داشتم بیشتر از جونم . یه روز یکی از دوستام گفت بیخیالش شو اون با یکی از پسرای محلست باورم نشد خودم تحقیق کردم اره دیدم درس میگه اون با یکی دیگست درست زمانی تصادف کردم افتاده بود باهاش منو ول کرده بود من تمام زندگیمو از دست دادم . من موندم با یه قلب شگسته که توان را رفتنم نداشت. خدایش اگه ازدواج میکرد شاد بودم ولی بهم خیانت کرد. الان از تمام دخترای دنیا متنفرم . نمیتونم به کسی اعتماد کنم . انچنان قلبم شگسته که خدا میدونه . ?
‘ شـــک نکن ‘ دنیا همینه :
مـرد بودن ‘ دَرد ‘ دارد ….. نامرد بودن ‘ کـِـیـــف ‘ !!
خوبی ‘ تــاوان ‘ دارد ….. بدی ‘ احترام ‘ !!
پاک باشی ‘ تـَـنهایی ‘ ……. خیانت کنی ‘ با کلاســی ‘
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.