دلنوشته مژگان ۲۱ ساله از ساری با لینک مستقیم
مژگان” هستم ۲۱ساله …
چن ماهی میشه عاشق یه پسری شدم به اسم” ی”دیوونه وار دوسش دارم .رابطه منو اون خیلی رابطه پاکیه بزرگترین حرف عاشقانه ای که بین منو اون ردو بدل شد دوست دارم و قربونت برم بود.اول رابطمون من به* ی*گفتم خونمون خیلی حساسن اگه یه وقت قبل اینکه بیای خونمون کسی از این رابطه خبردار بشه هیچ وفت منو بهت نمیدن .اونم گفت عزیزم من تمام تلاشمو میکنم که کسی نفهمه.قرار شد امسال که دانشگاش تموم شد عید اینده یعنی ۹۷رسما بیاد خاستگاریم.خلاصه گذشتو چن روز پیش داداشم گوشیمو ازم خواست منم بهش دادم تا اینکه یک هفته پیشش باشه و گوشی داداشم با من باشه .روز ششم که شد داشتیم خونه تکونی میکردیم که آب رفت تو گوشی داداشمو گوشی هر کاری میکردیم روشن نمیشد .منم گفتم حتما دیگه پیاما حذف شدن از قضا داداشم رفت گوشیشو تعمیر کردو درست شد و همه پیاما بازیابی شدن .تا اینکه دیشب داشتم با* ی*حرف میزدم گفتم عزیزم فعلا کار دارم ده دیقه دیگه بهت زنگ میزنم بعد اینکه بش زنگ زدم یه شماره ای برام خوندو گف این شماره تویی داری فوش میدی گفتم نه شماره رو بخون برام .شماره رو خوندو دیدم این ک مال داداشمه .به* ی*گفتم بت چی میگه گفت که فوش میده میگه پیدات میکنم همونجا بود ک زود بش گفتم وقتی گوشی داداشم باهام بود اب رفت توشو حالا ک درستش کرد حتما پیاما اومدن بالا و داداشم خوندشون.منم گفتم *ی*تا برامون بد نشد شماره داداش بزرگمو میدم و بش زنگ بزن بگو منو میخوای ولی فعلا دانشگاته و …خلاصه اونجا بود که* ی *مردونگی شو بهم ثابت کرد گفت چشم نگران نباش .گوشیو قطع کردو رفت ب داداشم زنگ زد .خلاصه سرتونو درد نیارم …
بعد* ی*بهم زنگ زد گفت داداشت شمارمو داد آگاهی حالا ک بش گفتم خواهرتو میخوام گف چن روزی گوشیتو خاموش کن .*ی*گف کار نداری عزیزم تا چن روز گفتم مواظب خودت باش و خدافظ
تو همون هین داداشم ی سیلی بم زد …امروز با داداشم دعوا کردمو اومد جریانو ب بابام گفت .بابام هم خــــیــلی حساااسه.بعد دو تا داداشمو و بابام تا جایی ک تونستن منو کتک زدن امروز.وقتی دیدم اینجوریه از تو دستشون فرار کردمو چاقو رو برداشتمو رگ دستمو زدم .از دیشب تا حالا صدای عشقمو نشنیدم گوشیش خاموشه و اون بی خبر از همه این ماجراست .من شده جونمم برا عشقم میدم .عشقم مردیشو بهم ثابت کرد…ولی نمیدونم وقتی بفهمه رگمو زدم چیکار میکنه چون اون تحمل ناراحتیمو نداشت چه برسه به …
و در اخر بگم عشقم*ی * دوست دارم .بدون تو نمیتونم زندگی کنم .از روزی ک اومدی تو زندگیم همه چیزم تغییر کرد.بهترینم حال عشقت خیلی بده خیلی خون از بدنش رفته کجایی تو نفسم خداحفظت کنه بهترین مرد دنیاااا.دوستای عزیزم تو رو ب امام رضا برا منو زندگیم دعا کنید .دعا کنید بهش برسم …امیدوارم هیچ وقت هیچ وقت دلش نشکنه و همه ب عشقاشون برسن..
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.