دلنوشته پاییزی مریم ۲۵ ساله از تنکابن کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دلنوشته پاییزی مریم ۲۵ ساله از تنکابن
من عاشق کسی ام که حدودا ده دوازده سال از خودم بزرگتره الان از دستش ندادم هست ولی نبودش فک کنم بهتره.. !
اوایل همه چی خوب بود حتی حرف جدایی میشد گریه میکرد هر وقت میگفتم ببینمت با دل و جون قبول میکرد اما الان چن ماهه سرد شده خیلی سرد بچه ها خیلی داغون شدم یه مدت با یه دختر دوست بودم اسمش حدیث بود به همه درد و دلام گوش میداد اما الان بخاطر مشکلاتی اونو از دست دادم
.امشب خیلی دلم گرفته خیلی دارم دق میکنم حتی حدیثم نیست ارومم کنه .
عشقم چرا همه چی عوض شد تو که میگفتی جدایی ما غیر ممکنه چرا داری میری .
خاطرهات زجرم میده اسم بچه ای که انتخاب کرده بودیم المیرا گفتی جلو همه با افتخار یه روز دستت رو میگیرم و میگم این همه زندگی منه همه عشق منه هر چی الان چیشده آخه چرا ؟؟؟ کاش یه دلیل داشتی که ارومم میکرد . ????خنده هام همش الکی شده بخدا همش بغض دارم باورم نمیشه که گفتی ديگه دوست نداری منو ببینی وای خدا کمکم کن دستام داره میلرزه و مینویسم .
عشقم بخدا دارم میمیرم ….لعنت به بغض لعنت به دلتنگی خیلی دلتنگتم با اینکه دوست نداری ببینمت خیلی حرفا هست که بگم ولی عزیزای دلم نمیخوام سرتونو درد بیارم ..
دوسم نداشتی قبول …یکی دیگه رو دوست داشتی قبول …ازم متنفر شدی قبول …عشقم چرا کاری کردی که بفهمم دوسم داری ????
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.