دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ جدید ایرانی با کیفیت 320 و 128 MP3 و پخش آنلاین

امام حسین (ع) : بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.
پنج شنبه ۱ آذر ۱۴۰۳
 

دانلود آهنگ غمگین فاصله از علی بابا با کیفیت بالا

دانلود آهنگ غمگین فاصله از علی بابا با کیفیت بالا

دانلود آهنگ غمگین فاصله از علی بابا

متن آهنگ

ازش فاصله بگیر هنوزم حساسم روت
وقتی از دور دیدمت قشنگ حواسم بود
یه روز لبخنده تو فقط بودش واسه من
اما امروز چقد با تو زیاده فاصلم
ازش فاصله بگیر دیگه طاقتم سر اومد
من فکره تو , تو فکر دور دوره شبونت
هی اونم مثله منه یا نه نازتو میکشه با هر بهونت
اونم مثله من میذاره غیرت واسه تو
پیشه غریبه ها میگه جلو بکش شالتو
صبح تا شب رو خطت میاد که فقط یه بار بخواد بپرسه حالتو
اونم مثله من گیر الکی میده مهمی براش یا فکر کلکیته
تو چی حسابی باز کردی روش یا فرق نمیکنه واست با یه کس دیگه
برو که دیگه عزیزم جایی ندارم رو زمین
برو دیگه اینجا نمون میخوام بمیرم نازنین
تو ماله من نیستی گلم یکی دیگه تو قلبته
بذار تورم خلاص کنم دوست دارم فقط همین
بیا آتیشم بزن تا که بسوزه خاطرت
جوونیمو دادم به پات ولی نمونده خاطرت
جایی نمونده رو تنم که زخمه دوریت نباشه
بیا سر خاکم ببین اگه نمیشه باورت
یه روز میاد میبینی تو خیابون یه حلالم کن زیر عکسم زدن
با اینکه منو بردی از یاد ولی اسمتو رو دستم زدم
نه نشنوم یه روز یه جایی تو مستی بشنوی از من صدایی
نه خدا اون روزو نیاره که بشکنی یه دفعه اسممو بیاری
وقتی دست به دست با اون دیدمت دستام لرزید
فقط تو دهنا اسمت چرخید
بس کن دیگه طاقت ندارم
حالو روزمو دید بهم عشقت خندید
زندگیم رو تکراره همش
کاش بشه بگیری فاصله تو ازش
هه دلم چه الکی خوشه کار منو تو دیگه از این حرفا گذشت
بیا آتیشم بزن تا که بسوزه خاطرت
جوونیمو دادم به پات ولی نمونده خاطرت
جایی نمونده رو تنم که زخمه دوریت نباشه
بیا سر خاکم ببین اگه نمیشه باورت
تکست آهنگ فاصله علی بابا و بهنام اس آی
هواتو داشتم همیشه
ولی گله عمر منو تو کندی از ریشه
من زمین خوردم دیگه خاک نپاش روم
من همونیم که فقط باخته همیشه
هواتو کردم دوباره دلم خیلی پره کاش الان بارون بباره
میگذره امشبم همه چی تمومه همه خوبیام همه اون روزا حرومت
همه روزایی که میزدم از همه خوشیام
کم نذاشتم حتی اوجه نداریام
با پایه پیاده میرسوندمت ولی الان آهنا دنبالت میان
لعنتی شبا کابوس میبینم با سیگار روشن خط خاموش میگیرم
ولی اینطوری نمیمونه دلم
یه روز یه جا میخوره گذرت به من

دلنوشته غم انگیز فوزیه ۲۴ ساله از مازندران کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دلنوشته غم انگیز فوزیه 24 ساله از مازندران کیفیت 320 و 128

? فوزيه هستم .اول اسم عشقم (M.T.R)
خیلی خلاصه میگم امیدوارم درکم کنید .۱۵ساله بودم که خواب پسری رو دیدم که هیچوقت تو زندگیم ندیده بودمش

،هیچوقت به خودش قسم .تابستون سال اول دبیرستان خوابشو دیدم و هرکيو ميديدم می گفتم فلانی رو ميشناسين ميگفتن آره این که پسره آقای …….هستن ،من قسمشون میدادم به قرآن که راس ميگين ،ميگفتن دروغمون چیه .خلاصه نزدیکای مهر بود که عموم تصادف کرد ،عموم رفت تو کما ،تو این مدتی که عموم بیمارستان بود خیلی برامون مهمون میومد ،تا اینکه یه شب یکی از فامیلای دورمون اومدن خونمون با دخترش. دوست بودم اسمش هس(afsane ).کل جریان خوابمو براش گفتم و گفتم که من دیوونه این پسره شدم .گفت :فوزيه یه چیز میگم ناراحت نشو گفتم ن بگو .گف که این پسره عشق دوست منه (s)ناراحت شدم نه زیاد نمیدونم چرا .در عین این حال گفتم شمارشو میخوام .تو دفتر خاطراتم نوشتش.همون شب با خط مامان بزرگم بهش پی ام دادم ،واسه اولین بار تو کل زندگیم بود داشتم به یه پسر اس میدادم و همون شب به لرزه افتادم خلاصه بعد از کلی حرف زدن گفتم میشه باهاتون داشته باشم گفتن بله .خیلی خوشحال بودم .مدرسه ها شروع شد من دیگه تو راه مدرسه ميددمش تا اینکه یه روز حرف دلم و بهش گفتم .گفتم (m.T.R)خیلی دوستت دارم خیلی رک بهم گف دوستت ندارم ،خیلی ناراحت شدم خیلی گریه کردم ولی خب رابطمو باهاش تموم نکردم اون پسر خوبی بود بهم گف :عشقت یه طرفه هست و اگه ادامه بدی بعدا خودتت ضررشو میبینی .گف من دلم پیش کسيه.خودتم خوب میدونی ولی گفتم مشکلی نیس من هستم همین که تو باشی خدامی .گذشتو ما یه دوسالی باهم بودیم به خودش قسم از اون دخترايي نبودم که واسه سکس و این حرفا با کسی هستن ن اصلا اونم هیچوقت چیزی ازم نخواست و همین رفتارش اونو برام با بقیه متمایز میکرد .من اونو مث خدا ميپرستيدم هنوزم ميپرستم ،تا اینکه یه شب بهم گف فوزيه مردونه یه چیز بهت میگم .،گفتم بگو .گف:ما دیگه نميتونيم باهام باشیم ،در حد هم نیستیم ،درستو بخون به یه جایی برسی واسه خودت کسی بشی ،من برات آب و نون نمیشم ،اون شب خیلی گریه کردم داغون شدم گفتم یعنی چی در حد هم نیستیم .گف فوزيه اگه میخوای یه روزی باهات ازدواج کنم باس برس رشته تحریر و دکتر بشی .(من رشتم کامپیوتر بود )کلی التماسش کردم گفتم ن ن تورو خدا ن اینجور نگو ،نگو که میخوای بري ،گف چرا اتفاقا .من امسال کنکور میدم میزم دانشگاه توهم بخون به یه جایی برسی و از این حرفا گف فوزيه دیگه اس نده اصلا .داغون شدم بهش گفتم اگه نوه و نتیجه هم داشته باشی بدون بازم دوستت دارم .دیگه تموم شد عشقم رفت واسه همیشه .ولی همیشه از این اون سراغشو میگرفتم تا این که کنکور داد و اسمش حقوق اومد دانشگاه (شی……..ز)یه سال گذشت و بعد من کنکور دادم اولویت اولمو ش…….ز انتخاب کردم فقط بخاطر عشقم .رفتیم دانشگاه .گه گداري زنگ میزدم بهش ولی خطاش خاموش بودن تا اینکه میگذره آذر امسال ساعت ۴عصر ،با دوستم عاطفه میخواستم برم باغ ا….م از فلکه که میخواستیم رد بشیم چشمم افتاد به عشقم حتی یه درصد هم فک نمی کردم خودش باشه ولی نزدیکتر که شد برگشتم نيگاش کردم خودش بود قربونش برم ریش گذاشته بود خیلی هم بهش میومد از کنارم رد شد نيگام کرد ولی اصلا مث اینکه منو نشناسه برخورد کرد زدم گریه ،همونجا فقط خداروشکر میکردم شاید باورتون نشه از بس گریه کرده بودم دیگه نشد بريم باغ ا….م و دوستم منو رسوند خونه تا صب نخوابیدم فقط گریه و زاری بود کارم دو رکعت نماز شکر خوندم .دوروز بعد به خطش زنگ زدم بوق خورد خیلی ترسیدم .قطش کردم ،بهش پیام دادم التماست میکنم خاموش نکن .گف شما گفتم فلانی هستم گف کارتو بگو گفتم هیچی فقط بزار ببینمت گف ن، من نامزد دارم لطفا دیگه ن اس بده ن زنگ بزن ،بازم گریه کردم خیلی سنگ دل شده بود گفتم خدافظ و دیگه تموم ،دوباره فرداش بازم بهش اس دادم گفتم قسمت مرگ عزیزت بگو نامزد داری گف نه ولی یه کیو میخوام بهش گفتم بیا ببینمت اینجا دیگه شهرمون نیس بزار ببینمت همین گف نه اگه اس بدی بخدا کاری میکنم پشیمون بشی بهم اس دادی ،بهم گف سر راهی ،گفتم آره چون دوستت دارم سر راهی هستم دستت درد نکنه ،گفت معذرت میخوام دیگه نه اس بده ن زنگ بزن خدافظ.بازم گریه کردم گفتم خدا چرا مگه من حق عاشق ندارم چی کم دارم چه مشکلی دارم ?خلاصه از اون روز تا الان یه ،یه ماهی میگذره هنوزم ميپرستمش همه جوره از خدا میخوام اون طوری که دلمو شکست دلش نشکنه ،و هر آرزویی داره بهش برسه مخصوصا عشقش ،هرجا هستی شاد باشی .امیدوارم اینو بخونی و بدونی فوزيه هنوز دوستت داره و دلش فقط پیش تو هس .(عاشق واقعی اونی هس که عشقش هر کاری کنه در حقش بازم بگه عشقمه دیگه کاریش نمیشه کرد )باشه اگه دوری از من باعث خوشحاليت میشه ،ازت دور میمونم..
___
? @Nakaman_iR

دانلود آهنگ سرباز ۲ از علی بابا کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دانلود آهنگ سرباز 2 از علی بابا کیفیت 320 و 128

دانلود آهنگ رپ غمگین سرباز ۲ از علی بابا

متن آهنگ

زیر بارون تو خیابونا منم بازنده و داغون

منم دل زده از این شهر منم حیرون و سرگردون

یه وقت اگه منو دیدی اگه چشمت بهم افتاد

ببین حال خرابمو جوانیمو دادم بر باد

صدای برگ های خشک که له میشه زیر پام


جلو میرم بدون اینکه خودم بخوامبی توجه به آدمای دورم


به آدم های که زل زدن به اشک تو چشم هام


تو خودمم از همه چی بریدم قدم به قدم هر چی دویدم


تو که جای خود داری حتی به آرزو های کودکیمم نرسیدم


موهای کوتاه لباس های خاکی هوا چه سرده تو کجایی و با کی


میگذرم از کوچه و خیابونای که خاطراتشون از تو بیشترن


امدم بلاخره نمیای استقبالم؟ چیه نکنه یه چی بده کارکم


دوسال گذشت دو سال به گوشی خاموش پیام فرستادم وایو موزیک


من باختم ببین من زمین خوردم دارم دیوونه میشم دست هاشو نگیر محکم


منم برو بیا داشتم واسه خودم یه روزی


فکر و خیال تو منو انداخت به همچین روزی سپیده


اون شبایی که تو با رفیق هات دورهمی بودین ما روی برجک تو کف مرخصی بودیم


چون حساس بودم روت تعصب داشتم میخندی بهم میگی تریپ قدیم داشتی


تو نمیدونی حس دلتنگی چیه همه امید بود به آخر هفته دیگه وایو موزیک


من میومدم امام تو رو نمیدیدم بازم هفته و هفته و هفته دیگه وایو موزیک


به خدا جای سالم دیگه میوند روی بدنم شبا بغض تو گلو عکس تو بغلم


بی خوابی و از یه طرف سردرد شدید که حتی بیاد یه خبر جدید

نه قرار نبود تموم شه اینجوری آخرش منو به چی فروختی به مدل آهنش

هه نگو قسمت بودش بهونت چی بود فلانی خدمت بودش

گذشتم ازت تا نسوزی به پام جلو میرم بدون اینکه خودم بخوام

میگذرم از کوچه خیابونایی که خاطراتشون از تو بیشترن

واست کادو دادم عشقمو تو زیر پا لهش کردی چه ساده با یکی شادا

همه زندگیمو بردی بهت ندارم هیچ حسی حتی سر سوزن

تموم خاطراتمون همین شهر اینجا میسوزن میرم به بادی غربت میرم و برنمیگردم

همش تقصیر تو بوده نگی چرا ولت کردم بدون تو زندگی تو دیگه ندارم هیچ نقشی

منی که باختم این من را الهی که خوشبخت بشی

دلنوشته غمگین فردین ۱۹ ساله از اصفهان با کیفیت بالا

دلنوشته غمگین فردین 19 ساله از اصفهان با کیفیت بالا

دلنوشته غمگین فردین ۱۹ ساله از اصفهان

۶ سال عاشق بودم و هستم شاید چند سال اول حس عشق نبود اما همیشه موقع بازی کردن دوس داشتم کنارش باشم…
من عاشق دختر داییم شدم…اون موقع ها ما بچه ها گوشی نداشتیم و نمیدونستم چجوری باید علاقمو بهش بفهمونم تا اینکه دیگه نتونستم تحمل کنم و با کمک دختر خالم تونستم علاقمو از طریق نامه بهش بفهمونم اون روز خیلی خوشحال بودم همش منتظر بودم جواب نامه رو بده تا اینکه جوابمو داد ولی نه جوابی که من میخواستم اره جوابش نه بود?
اون لحظه شکستم ولی بخدا دست از تلاش برای به دست آوردن قلبش بر نداشتم تا اینکه عید شد…کل اقوام ما شیراز بود یعنی زادگاه من اونجا بود ولی خونه ما به علت شغل پدرم بوشهر بود عید که شد اومدیم شیراز خونه خالم تا عید دور هم باشیم… خلاصه سرتون رو درد نیارم نشسته بودیم که خانواده داییم اینا هم اومدن اونجا عید دیدنی وقتی دوباره دیدمش دوباره دلم داغون شد ولی خبر از چند ساعت بعد نداشتم من رفتم بیرون با داداش عشقم وقتی برگشتم یه نامه بهم داد که بهم ابراز علاقه کرد خدا میدونه اون لحظه چه حسی داشتم دوس نداشتم دوباره برگردم بوشهر ولی مجبور بودم باید برمیگشتم…بعد از چند ماه دوباره برگشتیم شیراز رفتیم خونشون دوباره عشقمو دیدم حالم خیلی خوب بود حس پرواز داشتم ولی اون نگاهش رو ازم میگرفت رفتارش خیلی فرق داشت یه نامه براش نوشتم که چرا رفتارت اینجوریه و …اونم بهم نامه داد که شرمنده اشتباه کردم این کار ما درست نیس من و ببخش و دیگه تموم…خیلی حالم گرفته شد از این کارش ولی به خودم تلقین کردم که یه روزی دوباره برمیگرده اینقدر دوسش داشتم که حاظر به فراموش شدنش نشدم…
یه رفیق داشتم که خیلی بهش اعتماد داشتم رفیق بچگیام بود همیشه با هم بودیم هم کلاس هم خونه همیشه یا من خونشون بودم یا اون خونه ما…بعد از این جریان که عشقم لیلا گف فراموشم کن نیاز داشتم با یکی درددل کنم بالاخره یه روز تو وات ساپ که داشتم پروفایل غمگین می‌زاشتم رفیقم محمد اومد بهم اس داد که پسر تو چته چه مرگته چرا همش غمگینی گفتم داداش دس رو دلم نزار که خونه گفت حتما عاشق شدی گفتم یه جورایی میشه عشق یه طرفه…خلاصه ما قضیه مون رو برا تنها رفیقمون در عالم رفاقت تعریف کردیم(محمد هم میشد پسر دایی عشقم)…پارسال که رفته بودم شیراز متوجه شدم رفیقم هم دلباخته لیلا شده اون موقع بود که معنی نارفیق رو فهمیدم ??حالم از زندگی بهم میخورد دردم از جایی بیشتر شد که بهش اس دادم گفتم رفاقتت همین بود نامرد که عاشق عشق من بشی بد کردی در حقم در جواب بهم گفت(من انتظار داشتم حداقل بگه اشتباه کرده یا هر چیز دیگه ای)ولی گفت که حالا میگی من چیکار کنم عاشق شدم دیگه…حالم بد شد تا چند دقیقه فقط به پیامش خیره شده بودم گفتم باشه رفیق من میرم کنار اشکال نداره…خدا میدونه این حرفو زدم که فقط بفهمه چه دردی میکشم که بگه نه رفیق رفاقتمون مهم تره ولی هیچی نگفت دیگه اس نداد…?حالم خیلی بد بود دلم گرفته بود از هر چی رفاقته و عشق لعنت به خودم میفرستادم…ولی دیگه نمیشد کاری کرد…من دیگه قید رفیق و عشق رو زدم…
چند ماه پیش دیدم لیلا تلگرام نصب کرده رفتم ایدیش رو دیدم هه چقدر تلخ بود آخر ایدی محمد هم همون چیزی بود که ایدی لیلا بود (۱۹۹۸)و حروف که اسمشون رو نوشته بودن با حروف بزرگ…دوباره حالم بد جور بهم ریخت…شاید بگین تو دیوانه شدی اینا اتفاقیه ولی هر شب هر دو شون تا ساعت ۲ نصفه شب آنلاین هستن?این خیلی دردناکه واسم چون هم از درسم عقب افتادم و هم از رفیق زده شدم نه دوستی دارم نه با هیچکس رابطه…رفیق اگه خوندی بدون بد جور خرابم کردی

امیدوارم خوشبخت بشن ولی این رسمش نبود…

دانلود آهنگ ۳۵ ساله از رضا صادقی برای عید ۹۶ با لینک مستقیم

دانلود آهنگ 35 ساله از رضا صادقی برای عید 96 با لینک مستقیم

دانلود آهنگ ۳۵ ساله از رضا صادقی برای عید ۹۶

اجرای زیبا و احساسی تقدیم به شما

متن آهنگ

دمِ سال تحویل تویِ کوچه ی ما یکی چشم به راهه

یه مادر که بچه اش تو عکسه جوونیش مثله قرصِ ماهه

خودم دیدم هر سال که این سبزه ها رو براش کاشته با عشق

هنوز لای قرآن واسش عیدیاشو نگه داشته با عشق

۳۵ ساله یه شاخه شقایق تویِ هفت سینه

۳۵ ساله که دوره خوشیاش یه میدونِ مینه

امیدش نمرده ۳۵ ساله که حالش همینه

دلش بیقراره هنوزم تو شبهاش پر از خواب جنگه
الان چند ساله نمیبینه چشماشو گوشش به زنگه

همین آرزوشه یه بار دیگه دستاشو محکم بگیره

همین آرزوشه میخواد خنده هاشو ببینه ببینه

۳۵ ساله یه شاخه شقایق تویِ هفت سینه ۳۵

ساله که دوره خوشیاش یه میدونِ مینه
امیدش نمرده ۳۵ ساله که حالش همینه

دلنوشته غم انگیز مهتاب ۱۸ ساله از شیراز با کیفیت بالا

دلنوشته غم انگیز مهتاب 18 ساله از شیراز با کیفیت بالا

دلنوشته غم انگیز مهتاب ۱۸ ساله از شیراز

دختری بودم ک دلم نمیخواست وارد رابطه با کسی بشم

تا زمانی ک کاملا همو بخوایم ۳ سال پیش با یه پسری اشنا شدم اما از همون روز اول ازش خوشم نیومد اونی ک میخواستم نبود التماس کرد چند وقت یاهام باش اگ خوشت نیومد برو تو رودرواسی گفتم باشه چند روز در حد سلام و علیک و اینا بعد ۳ هفته گفتم من ب تو هیچ حسی پیدا نمیکنم و اصلا دوستت ندارم میخدام دیگ حتی الکیم باهات نباشم بلاکش کردم ۱ سال ودخورده ایی روز تولدم اومد تولدمو تبریک گفت و بازم اصرار ک خواهش میکنم بیا بیرون چند دقیقخ با یکی از دوستام رفتم بیرون کلی برنامه چیده بود و بهش گفتم هر چقدرم خرج کنی برام دوست ندارم خواهش میکنم از زندگیم برو بلاک کردم باز بعد ۸ ماه اومد دم مدرسم و دوستام دبدنش و من تو این ۸ ماه عاشق شده بودم عاشق پسری ک خیلی دوسش داشتم و دارم و خیلیم خاطره های قشنگ باهم داشتیم وقتی اومد چند روز به عشقم گفتم خط قبلیمو نصب کردم و محمد باهام حرف زد ک من هنوزم دوستت دارم و بعد ک رفتی اتفاق ها افتاد و گفت منتطر اتفاق های خوب باش گفتم چرا دست از سرم بر نمیداری گفت این حرف ها بمونه برا بعد میدونم بعدها حرف ها داری ازش متنفر بودم و هستم دلم میخواد از زندگیم بره بیرون?مثل کابوسه یعد برام یه عکس فرستاد ک عکس صورتمو رو سینش خالکوبی یا نمیدونم چی ولی بود ب هر کی نشون دادم گفت فتوشاپ نیست وقتی دیدم خیلی تزسیدم?
خیلی گریه کردم من ک باهاش نسبتی نداشتم این چ کاری بود اخه دلم شکست عشقم با محمد دعوا کرد فحش و اینا گفت ک مزاحمم نشه دیگ بعدشو نمیدونم چی میشه
برام دعا کنید خیلی محتاجم دعا کنید خلاص بشم

دانلود آهنگ تولد مرگ از علی بابا کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دانلود آهنگ تولد مرگ از علی بابا کیفیت 320 و 128

دانلود آهنگ تولد مرگ از علی بابا و با همگاری فرشاد پیکسل

متن آهنگ

میبینی امشب بخاطر رسیدن ب آرزوهات شمع هاتو فوت میکنی

منم ب یاد روزای خوبی که داشتیم خاطراتتو با یه سیگار دود میکنم

امشب حال من و شمع و کیکت چقدر شبیه همه جفتمون داریم آب میشیم جلو چشم همه

ببین حالمو نمیخوای منو آروم کنیدیگه منو نمیخوای دوتایی شمعاتو فوت کنیم

هیییی چقد دلم گرفته باز .. چقد به خودم بگم هی بسوز هی بساز

دیگه بسه،،،بسمه انقد بد آوردم شمعاتو فوت کن عشقم من نفس کم آوردم

بین این همه دود بین این همه غریبه ینی جشن توئه کنار دوستای جدیدت

چه فضای سنگینی.. چه جو خوبی!!شمعارو فوت کن من و تو دیگه از هم دوریم

یه دسته گل با یه ربان مشکی برات فرستادم از ته دل گوشه اش نوشتی ک مبارکه سالگرد جدایمون

صدامو میشنید اگه اون بالا خدایی بود

هرسال این موقعه ها کیکت رو خوذم میاوردم،،حالا خاطراتمونو به اون پسره سپردم

به یاد روزای اول آشناییمون امشب فقط به سلامتی خودت خوردم – وایو موزیک

                            امشب همه خاطراتمونو از یاد میبرم تو پیش اون..من تو زیر زمینا داد میزنم

چیه توام مثل من یه دفعه بعضت گرفت نه تو که میگفتی امثالمو دورت گرفتن!

فوووت کن شمع هاارو امشب با اووون منم آروم میکنم گریهه تو خیابوون زیر باااروون

به رسم سابقم امسال برااات کادو گرفتم شب تولدت رو تنها جشن گرفتم

من همونیییم ک یه روز همه کست بود رفتم از یادت چقدر ساده چقدر زود

آرزم اینه خوشبخت شییی حالا ک میرم عزیزم تولدت رو بهت تبریک میییگم

عزیزم تولدت رو بهت تبریک میگم.

من همش حواسم به تو بود و تو سر به هوا من و یادت نیس من همون فرشااادماااااا

که براش میمردی براش و از خدا آرزوشو میخاستی و نمیدادی به دنیا تارموشو

حالا چی شده به یه غریبه جامو دادی شب تولدت خودتو کادو دادی!

اصن فک نمیکردم تو بگی همه چی دروغه..هیشکی باور نکرد..رفت کسی که همه چیم بوده

نه باور نکردم که تو نباشی پیشم!! مگه نمیدونستی نباشی من روانی میشم

چرا به من تبریک میگن انگار هیشکی نمیدونه که عشق من دیگه با من نمیمونه

اینم از آخرش،،آخر روزای خوبمون..حالا یکی دیگه به جای من نشسته روبه روت

چیه توام مثل من بغضت گرفت نه توکه میگفتی امثال منو و دورت گرفتن!

من همونیییم که یه روز همه کست بود رفتم از یادت چقدر ساده چقدر زود

آرزووم اینه خوشبخت شیییی حالا که میرم عزیزم تولدت رو بهت تبریک میییگم

عزیزم تولدت رووو بهت تبریک میگم

دلنوشته پاییزی علی ۲۴ ساله از لردگان با کیفیت بالا

دلنوشته پاییزی علی 24 ساله از لردگان با کیفیت بالا

دلنوشته پاییزی علی ۲۴ ساله از لردگان

از بچگی علاقه خصی ب دختر خاله ام داشتم

اخه اونا شهرکرد زندگی میکردن ما لردگان بعدنا ک دختر خاله ام اومدن شهر ما بخاطر شغل پدرش و همینجا ادامه تحصیل داد خیلی دوست داشتم یه بار امتحانش کنم ی بار من ک با پسر عمه ام رابطه خوبی داشتیم شمارشو دادم بهش گفتم خودتو معرفی کن و پیشنهاد دوستی بده اونم داد و در عین ناباوری قبول کرد حتی ی بار پسر عمه ام زنگید بهم گفت که امشب باهام قرار گذاشته گف بیا ببین گفتم باش نصف شب در خونشون قرار گذاشت و پسر عمه منو بغل کرد همون شب تا صب نخوابیدم دیگه حالم از عشق بهم خورد قیدشو زدم سخت بود برام دختر خاله ام خط های زیادی داشت ی بار زنگید رو یکی از خط هاش دیدم ی دختر ج داد گفتم فاطمه کجاس گف من دوستشم و از ای حرفا ی عکسم پروفایل واتساپش بود گفتم کیه گفت عشقمه بچه اهوازه من بعد از شکست خیلی تنها شده بودم خیلی رو مخ دختره راه رفتم بعد ی ماه زنگید بهم گف علی من عاشقتم گفتم پس پسر اهوازی چی گف اون دزد و معتاد بود منم قبولش کردم و بهم قول داد ک دیگه ب اون پسره اهوازی زنگ و اس نده قسم خورده بود منم باور کردم کم کم خیلی بهم وابسته شدیم حتی ی بار خانوادگی از شهرکرد اومدن خونمون اخه یکی از دختر خاله هام زن عموش بود.دیگه پیش خودم گفتم این عشق واقعیمه ولی طولی نگذشت بعد دو ماه ی شماره ناشناس زنگید گف من ارمانم پسر اهوازیه ب ای دختر بگو ب من زنگ نزنه وای خدا دوباره ریختم بهم زنگیدم بهش گفتم چرا تو قسم خوردی گریه میکرد گفت نمیدونم چرا زنگش میزدم منو قانع نکرد خیلی من دوسش داشتم دوباره بهم قول داد ک دیگه زنگش نمیزنم من ایدفه قبولش کردم ولی دوباره سه ماه بعدش تماس تصویری برقرار کرد با پسره و عکس بهش داد کاش فقط عکس و تماس بود گذشت تا مهرماه امسال ارمان از اهواز میاد شهرکرد زنگ زد ب مریم ک من شهرکردم اونم میاد سوار ماشین ارمان میشه بعد از سه ساعت گشتن ارمان و مریم با هم سکس میکنن گذشت تا ارمان و مریم با هم دعوا میکنن ارمان زنگید ب من گف مریم هنوز با منه حتی فیلم سکسش فرستاد برام دیگه زدم ب سیم اخر رفتم شهرکرد با خودش و مادرش قرار گذاشتم همه چی رو ب مادرش گفتم مادرش کلی گریه کرد منم دیگع ب مریم ب دیده پس مونده نگاه میکنم قید اینم واسه همیشه زدم الانم قراره از ارمان شکایت کنن بگن ب زور تجاوز کرده …ببخشید خیلی طول کشید ولی تا ب کسی اعتماد نکردین عاشق نشین گشتم نبود نگرد نیست امیدوارم تقاص هرزگیش پس بده

دانلود آهنگ حالت خیلی بده از علی بابا با کیفیت بالا

دانلود آهنگ حالت خیلی بده از علی بابا با کیفیت بالا

دانلود آهنگ حالت خیلی بده از علی بابا

متن آهنگ

دستش زیر سرت خیره به چشای اونی
یادت میاد یه روز همینطوری کنار من بودی
هوا تاریک شد، عزیزم دیرت نشه یه وقت
نه یه لحظه گوشیتو جا گذاشتی رو تختش
تصویر زمینته عکسش باشه
ما که نبودیم مردش
اصلا نداشتیم ارزش
اما امیدوارم این یکی باشه سر حرفش
حالت خیلی بده فک کنم زیادی خوردی
راستی پست فطرت منو که به جا آوردی
من همونم که یه روز بهش شاهرگ میدادی
حالا با یاد اون شبا راحت میخوابی
تازه اولاشه بحثاتون شیرین و داغه خب
کاشکی جا من بودی فقط یه بار میدیدم حالتو
بگذریم
عزیزم کجایی نیستی
آخه میدونی چند شبه ندیدم خوابتو
خب نگرانم آخه نگرانم دست خودم نیست که
سه سال گذشت اما هنوز میسکت
نیفتاد اصلا رو صفحه ی گوشیم
هرکی از راه رسید خانوم سریع باهاش میجوشید
ما که نداشتیم رو تو قصد و قرضی
حالا خودتو باختی به چند تا عوضی
د حرف بزن چرا ماتت برده
بازم تو بغلش خوابت برده

نمیشه از تو نخونم
آخه همه کسم بودی
آتیش زدی به زندگی
آخ که چقدر عوض شدی
منم که دلتنگ توام
تو این شبای لعنتی
اما میخوام تنها باشم
تو این دیار غربتی
آره برو خوشبختیته
آرزوی همیشگیم
من میمونم تا به ابد
تو حسو حال سادگیم
الهی که عوض نشه
اونم مثل خودت عزیز
وقتی که رفتم پشت سرم
بیای و یه کاسه آب بریز
یادته تو خیابون افتاد به هم گذرمون
گفم کی بود پیشت
گفتی پسر عموم
گفتم صدا خنده میاد از پشت تلفن
گفتی چندتا مزاحم افتادن پشت سرمون
حرفات عوض میشد طوری که هول کرده بودی
انقدر شاد بودی خودتو گم کرده بودی
تو نفهمیدی اون روزا چه حالی داشتم
وقتی به سلامتیش لیوانو پر کرده بودی
گفتی رفیق
گفتی چند میخری
گفتی خانواده
گفتم عزیزتری
گفتی علی همیشه میمونی کنارم
تو هرچی گفتی رو حرفت حرف نمیزدی
نه گریه نکن
تازه شدی مثل من
پس کجا بودی ساعت دو نصفه شب
من سراسیمه دل تو با اون شاد بودش
به قران دلخوشیم قرص خواب بودش
من از همه چیم زدم تا هدفم تو باشی
نه که امار تو بدم بگم دیدنت تو ماشین
جوری وفاداری به اون که حسودیم میشه
د لامصب یعنی ما نبودیم پیشت
گفتی تو شرایط بدمم طاقت میاری
پس عشق نبود اسمشو عادت میزاری
اما برو دیگه دعام بدرقت میکنه
یه روز اونم احساستو لقد میکنه

آره برو خوشبختیته
آرزوی همیشگیم
من میمونم تا به ابد
تو حسو حال سادگیم
الهی که عوض نشه
اونم مثل خودت عزیز
وقتی که رفتم پشت سرم
بیای و یه کاسه آب بریز

خیلی سخته
تنها که باشی فقط آرزو میکنی یه نفر صدات کنه
حتی اشتباهی

دلنوشته غمگین مریم ۲۵ ساله از شاهین شهر با لینک مستقیم

دلنوشته غمگین مریم 25 ساله از شاهین شهر با لینک مستقیم

دلنوشته غمگین مریم ۲۵ ساله از شاهین شهر

اسم من مریم هست…!
۲۵سالمه همه چیز از زمانی شروع شد که من به پسری علاقمندشدم ۱۴سالم بود اوایل فقط برای سرگرمی و تفریح به مغازش میرفتم

شرایط مالی پدرم بدنبودومن هم همیشه وقت ازاد داشتم هروقت از مدرسه برمیگشتم میرفتم فیلم ازش میخریدم۱سال گذشت وبابام برام به مناسبت تولدم گوشی خریدخیلی خوسحال شدم فرداش رفت Bخط خریدم کارای ثبت نامش روانجام دادبرام انتظارداشتم شمارموبگیره ولی اینکارونکردخیلی سردباهام برخوردکرد????چندوقتی گذشت تااینکه خطم مسدودشدرفتم مغازش و گفتم که خطم مشکل داره گفت میدونم باتعجب گفتم ازکجامیدونی خندیدوگفت خوب خودم مسدودش کردم تابیای ببینمت اخه۵ماهه خبری ازت نیست بااخم بهش گفتم اولاشماکاربدی کردی که خطم رومسدودکردی دوماچرابایدبیام مغازت سوماچه دلیلی داره که بخوای ببینی منو??اصلانفهمیدم چیشدوقتی به خودم اومدم دیدم توی بغلشم بهم گفت انقدرباناز حرف نزن میخورمت اخرش باورم نمیشدBاین حرف هارومیزدبهم از اونروز به بعدعلاقمون بیشتروبیشترشد۲۰سالم شدو توی این مدت خواستگارای زیادی برام میمومدامامن بخاطرBردمیکردم همه چیزحوب بودتااینکه یه روزبامامانم رفتم مغازش یه دختربایه مَن ارایش پیشش نشسته بودو تاچشمش به من افتادگفت عه این همون دخترس که چندساله باهاش لاس میزنی خیلی جاخورده بودم نمیدونستم چکاربایدبکنم قلبم مالامال از دردبودباصدای سیلی که توی گوشم خورد به خودم اومدم چشمام پراشک بودامالبام خشکیده بودنای حرف زدن نداشتم اون دختره هرچی ازدهنش در امدبهم گفت من مات و مبهوت از کارBبودم باورش سخت بودبرام اخه چطورممکنه۴سال از زندگیموفریب خورده باشم همه چیز داشت دور سرم میچرخید صدای اون دختره حرفای مامانم ازهمه بدترنگاه تحقیرامیزBباصدای بلندگریه کردم و گفتم بسه دیگه وازمغازه زدم بیرون تاامام زاده گریه کردم همش میگفتم نمیبخشمت انشاالله روزخوش نبینی به زمین گرم بخوری تاشب موندم امام زاده ساعت۷بودکه داداشم اومددنبالم انگارهمه چیز رومیدونست اماخم به ابروش نیاوردگفت دختریه نگاه به ساعتت بکن ببین چنده چشام شده بودکاسه خون لبتم خشک شده بوداز بس زجه زده بودم دیگه نای حرف زدن نداشتم بدون گفتن حرفی باهاش راهی خونه شدم وقتی اومدم خونه مامانم خیلی اروم اومدجلووبغلم کردگیج شده بودم از این کارش هنوزجای سیلی ک زده بودمیسوخت اماچرا انقدرخوب شده یهو بودنمیفهمم??خلاصه حالم خیلی بدشد انقدر که کارم به بیمارستان کشیداز نظر روحی خیلی بهم ریخته بودم به پیشنهاددوست بابام ازخراسان اومدیم اراک ۵سال میگذشت و من هنوزقلبم اروم نگرفته بوداز طرفی نمیفهمیدم چرامادرم همیشه بهم میگفت گاهی وقتاکسی که دوستش داری رو بایداز دست بدی تابفهمی چقدردوستش داری گرفتن خودش ازشت بدترین مجازاته???۷ماه پیش رفتم محلات اراک و ناخواسته راهموبه سمت مغازهBکج کردم وقتی رسیدم اونجاقلبم تندتندمیزدچندنفس عمیق کشیدم و وارد مغازه شدم چیزی رو که دیدم باورنمیکردم یه قاب عکس که توش صورتBنقش بسته بود و کنارقاب عکس رمان مشکی بودباورش سخت بود برام حس کردم قلبم مچاله شده بی اختیار زدم زیرگریه همه داشتن یه من نگاه میکردن چندتاخانم میخواستن ارومم کنن امامگه میشدبادیدن اون عکس اروم باشم برادرBاومدپیشم نشست و گفت دیراومدی عشق برادرم خیلی دیراومدی بهش گفتم اون ولم کردگفت برومگه یادت رفته بامن چکارکرددستموگرفت و بلندم کردبعدگفت بایدبریم باهم یه جایی پرسیدم کجاFحرفی نزدوبانگاش بهم گفت که بایدبرم همراش تارسیدن به بیمارستان کلامی بامن حرف نزدواردبیمارستان که شدیم مستقیم رفت سمت ای سی یووقتی دیدمش باورم نشدفقط مات نگاش کردم میخواستم برم توی اتاق که همون دختر رو دوباره دیدم باعصبانیت رفتم سمتش و گفنم نترس نیومدم ازت بقاپمش فقط میخوام ببینمش بعدمیرم بهم گفت خیلی نامردی اینهمه سال چرانیومدی پیشش گفت دکترا جوابش کرده بودن اوایل خیلی بهش سخت میگذشت دل کندن از توبراش غیرممکن بودیروزبخم گفت برم مغازش وقتی رفتم بهم گفت بایدکمکش کنم تاتوازش دل بکنی گفتم چکارکنم گفت وقتی Mاومدتو جوری وانمودکن ک زنمی بهش بدوبیراه بگوبزارتمومشه اولش قبول نکردم اماوقتی عکسات و پیاماتودیدم دلم سوخت بهم گفت حالاکه فهمیدی اگه بدونه چه بلایی سرش میادکمکم کن من قبول کردم همه چیزطبق نقشهBجلورفت بعدرفتنت حقیقت رویه مادرت گفت و ازش خواهش کردبه توچیزی نگه تازمانیکه خودت نفهمیدی گفت نمیخواد زندگیت خرابشه دنیا رویرم خراب شدباورم نمیشدمن چکارکردم باعشقم خدایابکش منو???? نمیدونم چندساعت بیهوش بودم وقتی بیهوش اومدم سرم رو از دستم کندم و رفتم پیشش ساعتهاگریه کردم و باهاش درد دل کردم انگار منتظراومدن من بودتاراهی سفراخرش بشه۱هفته بعدبه زندگی نباتیش پایان دادالان که دارم این پیام رو برای شمامینوسیم چهلم عشقمه قلبم از درد مچاله شده ازتون خواهش میکنم مثل من ندونسته قضاوت نکنین



دسته بندی

درخواست آهنگ مجاز

آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.

مطالب محبوب