دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ قدیمی عسل بانو از سیاوش قمیشی با کیفیت بالا

دانلود آهنگ قدیمی عسل بانو از سیاوش قمیشی

متن آهنگ

عسل بانو هنوزم پیش مایی 

اگرچه دست تو تو دست من نیست

طبق درخواست دبیرخانه محتوای مجرمانه لینک دانلود این اثر حذف گردید .

هنوز هم با توأم تا آخرین شعر

نگو وقتی واسه عاشق شدن نیست

حالا هر جا که هستی باورم کن

بدون با یاد تو تنها ترینم

هنوزم زیر رگبار ترانه کنار خاطرات تو میشینم

عسل بانو عسل گیسو عسل چشم

منو یاد خودم بنداز دوباره

بذار از ابر سنگین نگاهم

بازم بارون دلتنگی بباره

تو رفتی بی من امّا من دوباره

دارم از تو برای تو می خونم

سکوت لحظه های تلخ رو بشکن

نذار اینجا تک و تنها بمونم

نذار اینجا تک و تنها… بمونم

دلنوشته غمگین فاطمه ۲۵ ساله از ارومیه با لینک مستقیم

دلنوشته غمگین فاطمه ۲۵ ساله از ارومیه

منو محمد همسایه بودیم
البته اونا فقط سه سال بود اومده بودن اونجا منو چند بار دید همش ازم درخواست دوستی داشت تا یه سال ازش شمارشو نگرفتم تا اینکه یه روز تو کوچه دیدمش دل و زدم ب دریا شمارشو گرفتم ودوستیمون شروع شد
همش میگف میخوام زنم شی میگف بدون تو نفس نمیکشم منم تمام حرفاش وتمام کارهای که میشد رو برای مریم دوستم میگفتم یه روز به مریم گفتم شماره محمدو بت میدم اذیتش کن
بینم بت پا میده !
یهویی مریم بعد چند روز عوض شد .
بعد فهمیدم محمد و مریم عاشق هم شدن و من الکی اون وسط خودمو و روحمو عذاب دادم و این شد که وا از اون محله ای ک بودیم ب محله ای دیگه رفتیم بعد از ۲۰سال دل کندن از یه محل با کلی خاطره خیلی سخته ..
الان هم محمد و مریم عاشقانه هم دیگه رو میپرستند وبه زودی میخوان ازدواج کنن و محمد هم شماره خط هاش رو عوض کرد ک من شماره اش رو نداشته باشم .
من خیلی افسرده شدم و الکی زنده ام ازخدا فقط یه چیز میخوام…..
? انتقام این دل شکستم از اون دو نفر بگیره .. .

دانلود آهنگ قدیمی دریای مغرب از سیاوش قمیشی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دانلود آهنگ قدیمی دریای محراب از سیاوش قمیشی

متن آهنگ

اشکای یخیمو پاک کن درای قلبتو وا کن
صدای قلبمو بشنو من چه کردم با دل تو
کاشکی تو لحظه ی آخر
عشقو تو نگام میخوندی
قلب تو صدامو نشنید
نشنید
نشنید
رفتی با غریبه موندی

اگه یک روز بگم از این حکایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
رفاقت
اگه یک شب برسم به حقایق
میشم خدای عاشق
میگم رازمو به ستاره ی دریای مغرب
دریای مغرب

اگه یک روز بگم از این حکایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
رفاقت

اشکای یخیمو پاک کن
درای قلبتو وا کن
صدای قلبمو بشنو
من چه کردم با دل تو

اگه یک روز بگم از این حکایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
اگه یک شب برسم به حقایق
میشم خدای عاشق
میگم رازمو به ستاره دریای مغرب
دریای مغرب

دلنوشته پاییزی دریا ۱۹ ساله از تهران با کیفیت بالا

دلنوشته پاییزی دریا ۱۹ ساله از تهران

من ۱۴سالم بود عاشق پسر یکی فامیل دوره شدم اونم عاشقم بود اسمش محمد و سه سال از من بزرگ تر بود
رابطه ما از اونجای شروع شد روز نامزدی خواهر اون بود توی حیاط خونه که هیچ کس نبود اومد پیشم وایساده بدون هیچ حرفی گفت دوست دارم عاشقتم من نمیدونستم چیکار کنم شمارشو گذاشت توی دستم رفت
بعد از نامزدی رفتیم خونه سه روز بد زنگ زدم باهش حرف زدم بهم گفت که عاشقتم تا اخر عمرم به پات میمونم به جز من کسی دیگه رو نمیخواد منم چون دوسش داشتم باور کردم خلاصه رابطه ما خیلی خوب بود هر ثانیه یا زنگ می زد یا اس میده که از حال من با خبر شه رابطه ما حدود چهار ساله ادامه داشت توی این چهار ساله بدون اجازش هیچ کاری نمی کردم هر چی می گفت گوش می کردم ونم با حرف های من گوش می کرد باهم بیرون می رفتیم هر هفته من پیش اون اومدم به خانوادم می گفت می میرم خونه دوستم اونم باور می کردن همه جا باهم رفت بودیم جایی نبود که ما نرفته باشیم ..
بعد حدود چهار سال باهش بودم حتی ی بار هم بهش شکه نکردم ولی ی مدتی بود خیلی سرد رفتار می کرد بهش شکه کرد بود خلاصه ش کنم ی روز می خواستم بریم بیرون من گفتم نمی تونم کار دارم اون گفت عیب نداره بعدن میرم من قرار بود برم کلاس اون روز دلم شور میزد رفتم کلاس وقتی بر گشتم دوستادم گفتن که بریم ی کم به گردیم منم گفتم باش
داشتم با دوستان توی خیابون همین طوری راه می رفتیم که ی جایی چند تا صندلی بود دیدم دونفر نشستن ونی که نباید میدم دیدم محمد با ی دختر دیگه که دست توی دست نشست داره می خندن منم ارم رفتم جلو هیچ کاری نکرد فقط ی سیلی به محمد زدم زود ومدم خونه دنیا روی سرم خراب شد بود محمد زنگ زد جواب نمیاد اس میاد جواب نمیادم با این که دوسش داشتم عاشق بود بازم جواب نمیادم بد از دوهفته شنید با دوستاش رفت بیرون تصادف کردن محمد من عشق من مرد بوده
سه روز لب به هچی نزدم دیگه بعد از مرگ محمد هر روز گریه می کنم الان ۶ ماه من بدون محمد زند گی می کنم دوست دارن محمد عاشقتم با اینه که بهم خیانت کردی می بخشمت ..

دانلود آهنگ غمگین نفس بکش از سیاوش قمیشی با کیفیت بالا

دانلود آهنگ غمگین نفس بکش از سیاوش قمیشی

متن آهنگ

من و مزرعه یه عمره  چشم براهه یه بهاریم
زیر شلاق زمستون ضربه ها رو میشماریم

توی این شب غیر گریه
کار دیگه ای نداریم
هرکی خوابه خوش به حالش
ما به بیداری دچاریم

تن این مزرعه خشک
تشنه ی بزره دوبارست
شب پر از حظور تلخ
جای خالی ستارست
مزرعه دزدیدنی نیست
فردا میلاد بهاره
دیگه این مزرعه هرگز
ترسی از خزون نداره

طبق درخواست دبیرخانه محتوای مجرمانه لینک دانلود این اثر حذف گردید .

نفس بکش نفس بکش
اینجا نفس غنیمته
توی سکوت مزرعه
صدای تو یه نعمته
نفس بکش

من و مزرعه یه عمره
چشم براهه یه بهاریم
زیر شلاق زمستون
ضربه ها رو میشماریم

دلنوشته غم انگیز میلاد ۲۶ ساله از سنندج با لینک مستقیم

دلنوشته غم انگیز میلاد ۲۶ ساله از سنندج

۲۲ سالم بود که با ساناز آشنا شدم توی جشن تولد خواهرم دلبستش شدم
بهش پیشنهاد دادم و یکسالی رو باهاش رفاقت کردم و بهش گفتم که میخوامت و رفتم خاستگاریش ..
خانوادش اوایل ناراحت بودن و مخالفت میکردن چون من سیگاری بودم ! ..ولی مجاب شدن و این وصلت سر گرفت روزای قشنگی رو سپری میکردیم
یه سال گذشت ..
من آدم رفیق بازی بودم و عجیب هوای رفقامو کرده بودم خلاصه افتادم رو دور رفیق بازی هام .. ساناز رو کم کم سرد و طرد کرده بودم با کم محلیام
من بهترین رفیقم مجتبی رفیق دوران دبستان من رو گهگداری ب خونه دعوت میکردم خلاصه محرمم بود ..
خلاصه میگم …
گذشت و گذشت ..
یه شب که گوشی ساناز دستم بود ساناز پرید ک گوشی رو ازم بگیره گفتم چشه … !
شک کردم گوشی رو ندادم
وقتی پیام رو خوندم شوکه شدم
مجتبی پیام داده بود : ساناز ، عشقم .. فردا ظهر وعده دیدار ما … !
داغون شدم و در نهایت از عشق خیانتکارم گذشتم و سر رفیقم هم بد بلاهایی آوردم
سرتون رو درد نمیارم و وارد جزئیات نمیشم
هرگز ب هیچکس اعتماد نکنین دوستان
مجتبی و ساناز رفیق و عشق من بودن و شدن بدترین خاطره های زندگیم.. ?

دانلود آهنگ غمگین پنجره از سیاوش قمیشی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دانلود آهنگ غمگین پنجره از سیاوش قمیشی

متن آهنگ

وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه غصه های دنیا توی سینه ی منه
توی قطره های بارون می شکنه بغض صدام
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمی خوام 

پشت این پنجره می شینم و آواز می خونم
منتظر واسه رسیدنت تو بارون می مونم
زیر بارون انتظارت رنگ تازه ی داره
منم عاشق ترم انگار وقتی بارون می باره

بعضی وقت ها که میای سر روی شونم می ذاری
تموم غصه ها رو از دل من بر می داری
اما این فقط یه خوابه خواب پشت پنجره
وقت بیداری بازم غم می شینه تو حنجره
غم می شینه تو حنجره

وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه می زنه
همه غصه های دنیا توی سینه ی منه
توی قطره های بارون می شکنه بغض صدام
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمی خوام

بعضی وقت ها که میای سر روی شونم می ذاری
تموم غصه ها رو از دل من بر می داری
اما این فقط یه خوابه خواب پشت پنجره
وقت بیداری بازم غم می شینه تو حنجره
غم می شینه تو حنجره

دلنوشته پاییزی فرزانه ۲۴ ساله از بوشهر با لینک مستقیم

دلنوشته پاییزی فرزانه ۲۴ ساله از بوشهر

عشق هیچی نیست جز یک سراب وقتی عاشق میشی تشنه میشی به سمت معشوقی که از دور خیلی قشنگه و به سمتش کشش پیدا میکنی جوری که اگه بهش نرسی دق میکنی و میمیری ولی وقتی بهش میرسی هیچی نیست پوچه پوچه میدونی که اونی که میخواستی نیست
عشق فقط اسمش قشنگه تموم عشقای امروز از سر نیازه عشق یک ترشح هورمونی توی بدنه که برای هرکسی یه بار یا چندبار اتفاق میفته خودتون رو ناراحت نکنید اونایی که هنوز عزادار عشقتون هستین و چله نشستین یکم به خودتون بیاید ببینید اونی که رفته رفته اون اگه شمارو میخواست نمیرفت پس بدون شما بهش خیلی خوش میگذره و گناه دل شکستنشون رو میزارن پای قسمت و تقدیر پشت سنگر قسمت علیه ما جبهه میگیرن
پس چرا بشینیم و خاطراتشون رو مرور کنیم خاطراتشون رو هم دفن کنیم و به زندگیمون ادامه بدیم
زندگی جریان داره قرار نیست هرکسی میاد توی زندگیه ما برای ما و تا همیشه باما بمونه یادتون باشه خدا ما دلشکسته هارو واقعا دوس داره و این سعادت رو به ما داده تا طعم شکست رو بچشیم و قوی بشیم اینکه یاد بگیریم از روی دل حکم نکنیم
بعضیا فقط میان تا تجربه ی عشق رو به ما بدن
مطمئن باشید اونایی که با صداقت و پاکی پیش رفتن خدا خواسته که چنین بشه خدا خواسته پای همچین آدمایی رو از زندگیمون بزاره بیرون هر آدمی میره تا به لیاقتش برسه …
اونایی که هنوز دارن غصه میخورن یادتون باشه یه روز یکی میاد که لیاقت شمارو داشته باشه صبر داشته باشیم صبر ینی نهایت توکل و اعتماد به خدا…
منی که دارم مینویسم دلم خیلی شکسته ولی بلند میشم و به راهم ادامه میدم من بخاطر عشق یکسال رو حبس بودم توی خونه خنده هام همش شده بودن نقاب روی چهرم ..
من اونموقع خوشبخت نبودم تظاهر به خوشبختی میکردم عشقی که آرامش رو از معشوق بگیره عشق نیست “خودخواهیه” ….

دانلود آهنگ قدیمی تصور کن از سیاوش قمیشی با لینک مستقیم

دانلود آهنگ قدیمی تصور کن از سیاوش قمیشی

متن آهنگ

تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته

جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته

جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست

جواب هم صدایی ها پلیس ضده شورش نیست

نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره

دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمی زاره

همه آزاده آزادن همه بی درده بی دردن

تو روزنامه نمی خونی نهنگا خود کشی کردن

جهانی رو تصور کن بدونه نفرتو باروت

بدون ظلم خود کامه بدون وحشتو طاغوت

جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی

لبا لب از گل و بوسه پر از تکراره آبادی

تصور کن اگه حتی

تصور کردنش جرمه

اگه با بردنه اسمش گلو پر میشه از سرمه

تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه است

تمام جنگای دنیا شدن مشمول آتش بس

کسی آقای عالم نیست

برابر با همن مردم

دیگه سهم هر انسانه تنه هر دونه ی گندم

بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا

تصور کن تو می تونی

بشی تعبیر این رویا

دلنوشته غمگین مریم ۲۰ ساله از تهران با کیفیت بالا

دلنوشته غمگین مریم ۲۰ ساله از تهران

سه سالی میشد ک با محمد دوست شدم با اینکه قیافه ی زیاد جذابی نداشت ولی من دوسش داشتم دوماه از دوستیمون میگذشت ک یکی از دوستام که خیلی حسود بود ب محمد گفته بود من با کس دیگه ای دوستم اما درصورتیکه نبودم هرچی بهش میگفتم این حرفا حقیقت نداره دروغه باور نمیکرد بهم گفت باهمون خوش باش دیگه بهم زنگ نزن خیلی برام سخت بود ک حرفمو باور نمیکرد منم مجبور بودم فراموشش کنم خودمو سرگرم میکردم هر چند ک سخت بود ولی چاره ای نداشتم
ی مدت گذشت ..
دیگه نبودنش برام عادی شد دوباره بهم زنگ زد گفت من تازه پی بردم ک اون حرفا حقیقت نداشته منو ببخش از این حرفا منم چون دوسش داشتم بخشیدمش خلاصه دوستیمون باز ادامه پیدا کرد باهم بیرون میرفتیم جای نبود ک نریم خیلی دوسش داشتم محمد یه مغازه میوه فروشی داشت روپای خودش بود ازش یه چیزای دیدم ولی بهانه اورد که دوستم ب این شماره زنگ زده از این حرفا منم نادیده گرفتم بازم بخشیدمش زن داداش محمد میدونست ک منو محمد با هم رابطه داریم ، محمد خیلی اخلاقش خوب بود بد یه مدت کلا اخلاقاش تغییر کرد احساس میکردم نسبت بهم سرد شده ،زن داداش محمد خیلی اصرار میکرد محمد ازدواج کنه ولی قبول نمیکرد چون ماهمو دوس داشتیم خلاصه نمیدونم چی شد یه چن روز هر چی ب محمد زنگ میزدم جواب نمیداد فک میکردم واسش اتفاقی افتاده نگرانش بودم یه بار زن داداش زنگ زد گفت دیگه ب محمد زنگ نزن ازدواج کرده..
دنیا رو سرم خراب شد داشتم دیونه میشدم بدچن روز خودش زنگ زد گفت من ازدواج کردم شرمنده نمیخواستم این جوری بشه نمیدونم چی شد یهو منم بدیه سکوت نفس بلند کشیدم از ته دلم گفتم هیچ موقع نمیبخشمت قطع کردم ،از همون موقع دیگه قلبم شکست مریم سابق دیگه نشدم شدم یه روانی سرگردان ،دیگه ب هیچ کس هیچ حسی ندارم از پسرا متنفر شدم یه ادم گوشه گیروتنها شدم ک تنهایی باعث شده افسرده بشم بعضی وقتا نمیدونم چی میشه باتیغ رو دستم خط میندازم دست خودم نیست نمیدونم چرا خودکشی هم کردم ولی موفق نشدم خیلی احساس میکنم این افسردگی و این کارا دیگه فایده ای نداره چون اون رفته دیگه برا همیشه برام دعا کنید یکم حالم بهتر بشه فقط ب کسی اعتماد نکنید اعتماد ممنوع دوستان همه نامردن باتشکر از کانال خوبتون ❤️