دانلود دکلمه حقیقت تلخ ۲ از مسعود فردمنش با کیفیت بالا
دانلود دکلمه قدیمی غمگین حقیقت تلخ ۲ از مسعود فردمنش
متن آهنگ
با یه مشت خاطره های خوب و بد مگه میشه تا ابد زندگی کرد
وقتی نگاه می کردم از گل به خار رسیدم
با خود گفتم پروردگارا چه فلسفه ایست
در این همسایگی و چه حکمتی است در این بیگانگی
با یه مشت خاطره های خوب و بد مگه میشه تا ابد زندگی کرد
همه جا اشکم سرازیره و دل از زندگی سیر و انگار این روزا
دل داره می میره و میره پی کارش
صدات مونده نمیره از تو گوشم نگات مونده که برده عقل و هوشم
خودت نیستی ولی یادت باهامه رفیق گریه ها و غصه هامه
همه جا اشکم سرازیره و دل از زندگی سیر و انگار این روزا
دل داره می میره و میره پی کارش
تو که رفتی ولی عطرت نمیره خودت نیستی دلت اینجا اسیره
اگه رفتی ولی عشقت که مونده همین عشقت دل ما رو سوزونده
همه جا اشکم سرازیره و دل از زندگی سیر و انگار این روزا
دل داره می میره و میره پی کارش
ای عزیز جان من
من برای مرگ خود یک بهانه می خواهم
یک بهانه پوچ عاشقانه می خواهم
از غمی که می دانی با تو بودنم مرگ است
بی تو بودنم هرگز
گر بهانه این باشد من بهانه می گیرم
عاشقانه می میرم
دانلود آهنگ یه لیوان آب از عمران با لینک مستقیم
دانلود آهنگ رپ غمگین یه لیوان آب از عمران
متن آهنگ
یه لیوان آب خالی میریم بالا سیر شیم
از دست روزگار …
دانلود آهنگ حقیقت تلخ از مسعود فردمنش با کیفیت بالا
دانلود آهنگ قدیمی حقیقت تلخ از مسعود فردمنش
متن دکلمه
تو را بازیچه باید کرد شاید
تورا پرپر زمان غنچه باید کرد شاید
تورا با دل رفیق و مونس و همدرد باید کرد شاید
برایت بارها باید بگویم که در رگهای من جاری شدی چون خون
که از من ساختی باردگر مجنون. شاید
با تو باید بود با تو باید رفت تا غروب یک حقیقت تلخ
بدنبال تو تاخورشید باید امد.زدست تو به تاریکی کوهستان غم باید سفر کرد
به پیش پای تو شاید چو یک مشت خاک بی بها گردم
برای قلب تو شاید خدا گردم
نمیدانم که در جای نگین تاج زرین کلاهت جای میگیرم
ویا بیرحمانه در زیر پاهای تو میمیرم
نمیدانم که بعد از سالهای سخت و دشوار
که بعد از روزهای گرم و شیرین
زمان مردنم ایا در اغوش تو جانم را “خدا”گیرد
ویا این ارزو در نطفه میمیرد….شاید ….
دانلود آهنگ گل کو از فرزاد فرومند با لینک مستقیم
دانلود آهنگ گل کو از فرزاد فرومند
متن آهنگ
شب ندارد سر خواب می دود در رگ باغ
باد با اتش تیزاب اش فریاد کشان
پنجه میساید بر شیشه ی در
شاخ یک پیچک خشک
از هراسی که ز جای اش نرباید توفان
من ندارم سر یأس
با امیدی که مرا حوصله داد
باد بگذار بپیچد با شب
بید بگذار برقصد با باد
گل کو می آید
گل کو می آید خنده به لب
گل کو می آید می دانم
با همه خیرگی یباد
که می اندازد
پنجه در دامان اش
روی باریکه ی راه ویران
گل کومی آید
با همه دشمنی ی این شب سرد
که خط بی خود این جاده را
می کند زیر عبای اش پنهان
شب ندارد سر خواب
شاخ مأیوس یکی پیچک خشک
پنجه بر شیشه در می ساید
من ندارم سر یأس
زیر بی حوصله گی های شب از دورادور
ضرب آهسته ی پاهای کسی می آید
گل کو می آید
گل کو می آید خنده به لب
گل کومی آید
با همه دشمنی ی این شب سرد
که خط بی خود این جاده را
می کند زیر عبای اش پنهان
شب ندارد سر خواب
شاخ مأیوس یکی پیچک خشک
پنجه بر شیشه در می ساید
من ندارم سر یأس
زیر بی حوصله گی های شب از دورادور
ضرب آهسته ی پاهای کسی می آید
گل کومی آید
گل کومی آید
گل کومی آید
دانلود دکلمه مقصد از مسعود فردمنش با لینک مستقیم
دانلود دکلمه غمگین قدیمی مقصد از مسعود فردمنش
متن اهنگ
از جداری از دری باید گذشت
از در زیباتری باید گذشت از هوای نفس باید زنده شد
از پری رخ دلبری باید گذشت تا به خود آمد به خود اندیشه کرد
در بلندیها نشست و بیشه کرد
تو کوهیو افسوس که من کاه تورا می دیدم
زین فاجعه غافل شده گهگاه تو را میدیدم
امروز که از شآن وجود تو من آگاه شدم
دیدم که تو مقصدی و من راه تو را می دیدم
ای چشمه جوشان من ای طاهر زیبا من
قطره ی ناپاکه ته چاه تورا می دیدم
از بهر عبادت تو زان بیش که دل سجده نرفت شر میست
که با دیده خود خواه تو را می دیدم
دانلود آهنگ فرزاد فرومند به نام کاج با کیفیت بالا
دانلود آهنگ فرزاد فرومند به نام کاج
متن آهنگ
من یه کاجم با بهار کاری ندارم
سرمو رو شونه ابرا میذارم
شاخه هام که دست به دست آسمون میدن بلندن
روی برگام چشمای ستاره ها دخیل می بندن
من یه کاجم
با بهار کاری ندارم
سرمو رو شونه ابرا میذارم
شاخه هام که دست به دست آسمون میدن بلندن
روی برگام چشمای ستاره ها دخیل می بندن
اگه تو دستای شب ، سوزنامو جا بذارم
اگه پشت قله ها ، خورشیدو تنها بذارم
اگه تو دستای شب ، سوزنامو جا بذارم
اگه پشت قله ها ، خورشیدو تنها بذارم
فردایی وجوود نداره ، که درختا جون بگیرن
کفترا میرن یه جایی ، دیگه آشیون می گیرن
فردایی وجوود نداره ، که درختا جون بگیرن
کفترا
میرن یه جایی
دیگه آشیون می گیرن
من یه کاجم
با بهار کاری ندارم
سرمو رو شونه ی ابرا میذارم
وقتی دلتنگی ابرا روی سوزنام میشینه
سینه ریز مرواریدی هدیه ی من به زمینه
من یه کاجم
با بهار کاری ندارم
سرمو رو شونه ی ابرا میذارم
وقتی دلتنگی ابرا روی سوزنام میشینه
سینه ریز مرواریدی هدیه ی من به زمینه
تاج من رنگین کمونه تخت من آب روونه
سایبونم آسمونه
تاج من رنگین کمونه
تخت من آب روونه
سایبونم آسمونه
تاج من رنگین کمونه
تخت من آب روونه
سایبونم آسمونه
من یه کاجم
با بهار کاری ندارم
سرمو رو شونه ی ابرا میذارم
من یه کاجم
با بهار کاری ندارم
من یه کاجم
دانلود دکلمه پرواز از مسعود فردمنش کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود دکلمه غمگین و با معنی پرواز از مسعود فردمنش
متن آهنگ
پرواز با تو باید گر پرشکسته در باد
آغاز هر کجا شد پایان هر کجا باد
چه باید گفت اگر دل یار ما نیست
اگر عشقی دگر در کار ما نیست
نباید مرد و از بودن جدا شد
که باید دست به دامان خدا شد
که باید همتی کرد ، قصه ای گفت
سکوت شهر را باید بر آَشفت
برای دیگران باید بگوییم
برای دیگران باید بروییم
برای دیگران در کوره راهها
جلو افتاده و ره را بجوییم
اگر از ما گذشت و پیر گشتیم
اگر در انتهای سرگذشتیم
جوان دلدادگان باید بمانند
برای یکدگر سر در گریبان
بگیرند و بگریند و بخوانند
پرواز با تو باید گر پرشکسته در باد
آغاز هر کجا شد پایان هر کجا باد
گر تابش از تو باشد خورشید بی فروغ است
از چشم من چنین است گر واجب یا دروغ است
دانلود آهنگ غمگین خاطره از فرزاد فرومند کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود آهنگ غمگین خاطره از فرزاد فرومند
متن آهنگ
نمیدونم تو صدام چی دید كه آهسته شكست
تو چشام خیره شد و اشكاشو پاك كرد و نشست
دست گرمشو به من داد تا كه فالشو بگیرم
روی خط سرنوشتش زیر بالشو بگیرم
اون كه خط قلبمونو عین هم نوشته بود
واسه یكی شدن مارو كشونده لب رود
دانلود آهنگ غمگین خاطره از فرزاد فرومند
منو باورم نداره میگه كابوسه و خوابه
دیگه خورشید كسی نیست كه روی تنم بتابه
اگه خورشیدو نمیخوای باشه ماه تو میشم
تو شبای بی ستارهات مرد راه تو میشم
این شبا تموم نمیشن قصهمون ادامه داره
دانلود آهنگ غمگین خاطره از فرزاد فرومند
میدونم كه عشق یه روزی تو دل تو پا میذاره
این شبا تموم نمیشن قصهمون ادامه داره
میدونم كه عشق یه روزی تو دل تو پا میذاره
دانلود دکلمه نقاش از مسعود فردمنش با لینک مستقیم
دانلود دکلمه غمگین و با معنی نقاش از مسعود فردمنش
متن آهنگ
من چه نقشی دارم اینجا
نقشه هست نقاش کو
صد هزار مجنون میان پرده اند
صد هزار مجنون یکی لیلاش کو
واه چه این تصویرها سردرگم اند
چاکران بی شمار و نوکران بی حساب آقاش کو
بچه ها و مدرسه عاقبت شاگرد بازیگوش
از کلاس درس بیرون می شود
در حیاط مدرسه در تکاپویی برای بازگشت
شاکی از آموزگار نا امید از روزگار
ای شما ای والدین بی خیال ناظم و فراش کو
در ته کوچه ای در میان جوی آب
عابری غرق بی خون زخم تیغی بر کمر
ناله ای سر می دهد ، با شمام ای پاسبان نیمه مست
پس کجاست آن چاقو کش اوباش گو
یک قدم آن دورتر آفتابی بی داغ تر پر نورتر
مردمانی مهربان مردمانی که پر از عشق است در لبخندشون در جانشون
مردمانی که شکوهی جاودان دارند در ایمانشان
دستهاشان را برای دوستی آورده اند
دانلود دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش با کیفیت بالا
دانلود دکلمه چگونه فراموشت کنم ( قصه ) از مسعود فردمنش
دکلمه غمگین و با معنی چگونه فراموشت کنم از زیباترین آثار مسعود فردمنش
متن دکلمه چگونه فراموشت کنم + دانلود
چگونه فراموشت کنم چگونه فراموشت کنم تو را
که از خرابه های هرزگی به قصر سفید عشق هدایتم کردی
وعاشقی بی قرار و یاری باوفا برای خویش ساختی
آهو بره ای شدی که دوستی گرگ را برای خود پذیرفتی
وبرای اشکهای او شانه هایت را ارزانی داشتی
و با صداقت عاشقانه ات دلش را به درد آوردی
چگونه فراموشت کنم تو را
که سالها در خیالم سایه ات را می دیدم و تپش قلبت را حس می کردم
و به جستجوی یافتنت به درگاه پروردگارم دعا میکردم
که خدایا پس کی او را خواهم یافت
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
چگونه فراموشت کنم تو را
که همزمان با تولدت در قلبم همه را فراموش کردم
برایم تمامی اسمها بیگانه شدهاند و همه خاطرات مرده اند
دستم را به تو می دهم قلبم را به تو می دهم فکرم را به تو می دهم
بازوانم را به تو می بخشم و نگاهم از آن توست و شانه هایم که مپرس
با من غریبه اند و تمامی لحظه ها تو را می خواهند
و برای عطر نفسهایت دلتنگی می کنند
چگونه فراموشت کنم تو را
که قلم سبزم را به تو هدیه کردم که حتی نوشته هایت همرنگ نوشته هایم باشند
پیشتر ها سبز زا نمی شناختم بهتر بگویم با سبز رفاقتی نداشتم
سبز را با تو شناختم و دلم می خواهد با یاد تو
همیشه سبز بنویسم
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
دستت را به من بده فکرت را به من بده سرت را به روی شانه هایم بگذار
و بگذار عطر نفسهایت را میان هم قسمت کنیم
عزیز راه دورم بی تو چه سوت و کورم
بی تو به مفت می ارزم به دنیا زیر قرضم
قربونت برم الهی شاپرک سفیدم روزنه ی امیدم خورشید دل طلایی قصیده ی رهایی
مال و منالی ندارم مال و منالی ندارم
اما ستاره ها رو هر چی شمردم مال تو
توی قمار زندگی هر چی که باختیم پای من هر چی که بردم مال تو
قربونت برم الهی عزیز راه دورم
حالا که ما روز و روزگارمون یکی شد شبای مهتابی و شبای تارمون یکی شد
روزگار شبای تارش مال من شبای مهتابی و صبح سپیدش مال تو
روزگار سردی و یأسش مال من همه سرفرازی و عشق و امیدش مال تو
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
عزیز راه دورم
حالا که عطر نفسهاتو برام ارزونی کردی
با من نامهربون این همه مهربونی کردی
زندگی صدای چلچله های سبزه زاراش مال تو
غرش و پنجه ی ببرای درندش مال من
زندگی نم نم بارون و عطر شالیزاراش مال تو
آفتاب داغ کویر و تیغ برندش مال من
پر پرواز پرنده های عاشق مال تو
چشم جغد و زهر مارای کشندش مال من
عزیز راه دورم بی تو چه سوت و کورم
بر بام دگر نشست و زین بام گسست
او بار دلش را این چنین آخر بست
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
بی دانه و بی آب و علف بود و خزان
حق داشت کبوترک که پرواز نماید از آن
بی دانه و بی آب و ز فردا خالی
ای مرد بر هیچ چگونه این چنین می بالی
بر بام دگر نشست و زین بام گسست
بر هیچ چگونه طفلکی دل می بست
بر بام دگر نشست و زین بام گسست
او بار دلش را این چنین آخر بست
یا بام تو بر چین و خراباتش کن
یا دانه بیار و آب و آبادش کن
یا بوی بهار و عطر نسرین و نسیم یا مردک بیچاره ز دنیا برویم
برچین تو این بام و خدا همراهت
حق حافظ آن کبوتر گمراهت
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
روزگار باز داری چوب لای چرخم میذاری
روزگار باز داری سر به سر اوقات تلخم می زاری
روزگار این دفعه وا نمی دم
یا باید حق و حسابم رو بدی یا به این مفتی بهت را نمی دم
روزگار كاری نكن كه تار و مارت بكنم
كه فقط با دوتا خط پیش همه بی اعتبارت بكنم
می دونی این دفعه بد جوری دلتنگم و می لنگم دارم خودم و به زور و ضرب آبرو می كشم
د وا بده كه وا ندم
این دفعه رو تو را بده كه را ندم
همتی كن به موی مرتضی علی
كه این دفعه زائو به وقت زا نره
جشنی به پا كنیم و باز
گوسفند قربونی ما به مجلس عزا نره
ای روزگار عبد و عبید و چاكرم الهی قربونت برم ..
بدم به این تنور ما كه سرد و خاكستریه
دعوای ما حرفیه و ستیز ما سر سریه
خودت كه بهتر میدونی
تو روزگاری بهت نمی رسه كه زور ما
بدم به این تنور ما كه سرد و خاكستریه
دکلمه چگونه فراموشت کنم از مسعود فردمنش
به تو یاد دادم عاشق شدن را و دلم میخواست
و دلم میخواست از تو یاد بگیرم عاشق بودن را
و عاقبت به من آموختی که منطق عشق را نمی شناسد
پیش تر ها از خدا بی خبران می گفتند که عشق منطق را نمی شناسد
لعنت بر آنها ..
دستت را از من بگیر سرت را از روی شانه های من بردار
عطر نفسهایت را از من دریغ کن و بگذار با غم خویش تنها بمانم
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.