دانلود آهنگ قدیمی ارتش صلح از مهرشاد با کیفیت بالا
دانلود آهنگ قدیمی ارتش صلح از مهرشاد
متن آهنگ
یه دختر روی این تخت بستری هست یه دختر که ترور شد آرزوهاش
تمومه چهرشو ازش گرفتن تا زندست این غمو میبره همراش
یه دختر که پی پایان تلخه واسه تلخیه بی پایان دنیاش
نمیتونی بفهمیش تا نباشی روی اون تخت برای لحظه ای جاش
روی اون تخت برای لحظه ای جاش
تو که بانیه این فاجعه بودی چطور یک دخترو نابود کردی
بپا کردی جهنم تویه قلبش همه زیباییاشو دود کردی
چطور وجدان تو غرق عذاب نیست میتونی این همه بی رحم باشی
چطور میتونی اینقدر بی تفاوت رو صورت کسی اسید بپاشی
تو هیچ بویی رو از آدم نبردی تو از پست پست تری بنده ی ابلیس
منو امثال من ارتش صلحیم همه با غم میگیم مرگ بر تروریست
دلنوشته غم انگیز سارا ۱۹ ساله از شیراز با کیفیت بالا
? سارا هستم ۱۹ ساله از شیراز :
قصه تلخ عشق اول واخرمنم از اونجایی شروع شد که دوسال پیش تو جشن عروسی دعوت بودیم پسر خالمم بود یه جوری از پسر خالم خوشم میومد ینی عاشقش شده بودم هر وقت میدیدمش زبونم قفل میشد نمیتونستم بهش چیزی بگم همش کارم شده بود گریه همش اهنگ غمگین گوش میدادم اونم شرایط سختی داشت مامانشو از دست داده بود میخواستم کنارش باشم یه همدمی که اصلا فکر مامانش اذیتش نکنه ولی نمیتونستم بهش بگم تا اینکه بعد یک سال ونیم خواهرش فهمید من دوسش دارم عاشقشم گف من کاری میکنم شما دوتا بهم برسید اون موقع خیلی خوشحال بودم انگار دنیا رو بهم دادن گذشت..
خواهرش بهش گف چهار ماه مونده بود به عید امسال که دیدم یه شماره ناشناس بهم پی ام داد سلام عشقم خوبی گفتم ببخشید شما نوشت که من محمدم همونی که دوست داره ? منم ایقد خوشحال شده بودم که نگو ضربان قلبم زیاد شده بود دستام یخ اصلا قلبم داشت از تو سینم در میومد منم تمام حرفامو که تو این که تو دلم مونده بودو بهش گفتم یه شش ماهی باهم بودیم که نمیدونم چیشد گف من میخوام واسه همیشه گوشیمو خاموش کنم شاید دیگه گوشی نداشته باشم منم خیلی داغون شده بودم دقیقا مث اوایلی که این روزا رو داشتم باخودم میگفتم چقد سنگدله محمد چقد بیرحمه لااقل میباس از گوشی خواهرش حالمو بپرسه که منم زندم یا مرده
ایقد افسردگی شدید گرفته بودم که بابام منو فرستاد پابوس امام رضا ع اونجاهم کارم فقط گریه بود تو حرم اقا از خدا میخواستم محمدمو بهم برگردونه وقتی از مشهد اومدم یه هفته بعدش دیدم محمدم بهم پی ام داد من میخوام زندگیمو شروع کنم میخوام از بدبختیا نجات پیدا کنم منم ازش خواستم بیا خواستگاری من گف همینکارو میکنم تا اینکه سه ماه گذشت دقیقا توی ماه تیر بود که بهم گف دیگه ازت متنفرم اگه این مدت باهات بودم فقط بخاطر تنها نباشم به غیر از تو با خیلیا هم بودم اینارو بهم گف دنیا رو سرم خراب شد با چندتا قرص بیهوش شدم وقتی چشمامو باز کردم بیمارستان بودم از اینکه زنده بودم و بدون او زندگی کنم بیشتر اذیتم میکرد الانم عقد بسته فقط دعا میکنم خوشبخت بشه هنوزم وقتی میبینمش مث قدیم قلبم میلرزه دعا کنین با تمام خاطراتش کنار بیام دارم دیوونه میشم محمدم خیلی دوست دارم❤️
با تشکر از کانال خوبتون و ادمین محترم
دانلود آهنگ غمگین با تو مشکلی ندارم از مهرشاد با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین با تو مشکلی ندارم از مهرشاد
متن آهنگ
من با تـو مشکل ندارم تو شکر خانوممی
مهاله با تو بلرزه دلم حتی یکمی
من با تـو مشکل ندارم تو شکر خانوممی
مهاله با تو بلرزه دلم حتی یکمی
دوتا چشمامو میبندیم میام هرجا که بری
جز دلتو پیدا میشه مگه جای بهتری
دوتا چشمامو میبندیم میام هرجا که بری
جز دلتو پیدا میشه مگه جای بهتری
لالالای لای لالالای لای اوه اوه اوه
لالالای لای لالالای لای
من با تـو مشکل ندارم تو شکر خانوممی
مهاله با تو بلرزه دلم حتی یکمی
من با تو مشکل ندارم تو شکر خانوممی
مهاله با تو بلرزه دلم حتی یکمی
لالالای لای لالالای لای اوه اوه اوه
لالالای لای لالالای لای
دلنوشته احساسی مهسا ۱۸ ساله با لینک مستقیم
?مهسا هستم ۲۰ ساله :
داستان زندگی من از دوم دبیرستان شروع شد
با یکی از بچه های محلمون آشنا شدم.اسمش محمد بود.بعد از یکی دوماه شد همه ی هست و نیست من.بدون اون ی لحظه هام نمیتونستم.دوسال باهم بودیم.قصدمون ازدواج بود بدون اجازش اب نمیخوردم.همش میگفت تو این ماه میام دیگ خاستگاریت اما نیومد.مامانش بامن مخالف بود .اما میگفت مهم نیس تا اینکه اخرای سال سوم خاستگار برام اومد پسره خوب نبود از همون اول یعنی دوستش نداشتم گفتم شاید بعد ازدواج بهش علاقه پیدا کنم .گفتم بهش بله بگم تا بتونم محمدو فراموش کنم.پیش خودم گفتم اگ محمد منو میخاست میومد سراغم.به خاستگارم بله گفتم سه ماه عقد کردیم و محمد از زندگیم رفت.داغون شده بوم اما بازم گفتم شاید عاشقش بشم اما نشد .خاستم طلاق بگیرم خانوادم نمیزاشتن.بالاخره با گریه هام فهمیدن ک واقعا نمیخامش تصمیم گرفتم جدابشم.به گوش محمد رسید و دوباره برگشت بابام فهمید فک کرد بخاطر اون میخام جدا بشم رفت ازش شکایت کرد ک مزاحمم میشه ولی من رضایت دادم.خلاصه سرتونو درد نیارم واقعا عاشق محمدم.ولی هیییییچ کس راضی نیس.طلاق گرفتم و الان محمد دوباره توی زندگیمه میترسم حرف ازدواج بزنم.اونم هیچی از اینده نمیگه.اگ خانواده هامون بفهمن دوباره باهمیم سر جفتمون بالا داره اما من واقعا میخامش.چیکار کنم توروخدا کمکم کنین
دانلود آهنگ شاد بادا بادا مبارک بادا از مهرشاد با لینک مستقیم
دانلود آهنگ شاد بادا بادا مبارک بادا از مهرشاد
متن آهنگ
امشب چه شبیست شب مراد است امشب
این خونه پر از شمع و چراغ است امشب
بادابادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
بادابادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
این حیاط و اون حیاط می پاشن نقل و نبات
بر سر عروس و دوماد ای یار مبارک بادا
ایشالا مبارک بادا
بادابادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
بیا برویم از این ولایت من و تو
تو دست منو بگیر و من دامن تو
ای یار مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
ای یار مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
کوچه تنگه بله عروس قشنگه بله
دست به زلفاش نزنین مرواری بند بله
بادابادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
بادابادا مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
عروس چقدر قشنگه ایشالا مبارکش باد
جشن بزرگانه ایشالا مبارکش باد
سرو خرامانه ایشالا مبارکش باد
مبارک و مبارک ایشالا مبارکش باد
حنا هستم ۱۸ ساله از بندر عباس با لینک مستقیم
حنا هستم ۱۸ ساله از بندعباس
۴ سال پیش وقتی تو دوران مدرسه و شیطانتایه مدرسه بودم تو راهه مدرسه که ممکنه همه دیده باشین پسرایه زیادی در حال متلکت و شماره دادنن…!
چن وقتی بود متوجه نگاهایه یکی بودم…یکی که حتی خجالت میکشید بیاد جلو و مثله بقیه تیکشو بندازه…!
یه بار تو راه که داشتم میرفتم…یه پسر بچه تو یه قابه آبی یه انگشتر بهم داد و گفت اینو یه آقاهه داد بدم به شما…!
هنگ بودم…وقتی زمان گذشت و با خواهش و التماس و پا در میونیه خواهرش باهاش صحبت کردم…
کارم تموم و دلم و دادم بهش…
جونم به جونش وابسته بود…
۱۸ سالش بود…منم ۱۴…!
دوتامونم کوچیک ولی با یه عالمه مشکلات…!
خانوادم نمیزاشتن باهم باشیم…از هر فرصتی واسه صحبت کردن باهاش استفاده میکردم…ولی…با دعوا و هر چی که بود…به عقده یکی دیگه درم اوردن…بعده ۱ هفته فهمیدم نمیشه…باید به عشقم برسم…امامزاده نمونده بود که هم دیگرو نذر نکرده باشیم…
خخخخ!حتی هر ظهره عاشورا…سرشو زیره قمه میبرد…میگفت تا حضرت ابالفضل دستاتو تو دستام نزاره دس بر نمیدارم…حلقه گرفته بودیم…حلقه هامون همیشه تو دستمون بود…همیشه…حتی رد انداخته بود رو انگشتامون…بعد از اینکه با یه عاااالمه اشک و گریه از اون آدم جدا شدم و طلاق گرفتم و رسیدم به عشقم…یه نفسه عمیق کشیدم…
با خودم گفتم دیگه تموم شد ماله خودمه…رفت خدمت عشقم…روزه اوله خدمتش که آموزشیش بود…گفت:نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه تو تا اخره سربازیم پیشم نیستی…!گریه کردیم…شب بود…اشکاش میریخت رو گونه هام…صدا قلبش تو گوشام هنوز میپیچه…گفتم من هستم…دوسال که هیچ…ده سالم هستم…دو سال گذشت…هر عید ارزمون فقط گرفتنه دستایه هم بود…
هر عاشورا باز سره عشقم قمه میخورد و آرزوش عشقمون بود…شب،،،اخرین شبه خدمتش…فرمانده میگه نیرو نداریم،،،امشب وایسا شیفت،،،فردا صب برو…برگه ی معافیته خدمت تو جیبه عشقم…ولی…عشقم با موتور بود…کاش هیچوقت نمیخریدش…کاشت اون شب نمییومد…عشقم فقط ۲۰ دیقه موند…۱۸ چرخ تریلی جلو راهشو بست…عشقم ۲۰ دیقه موند و منو بره همیشه تنها گذاشت…
صبح ساعت ۱۰…زنگ زدن پاشو…بیا یه ساعت دیگه جنازه میاد…جنازه یعنی چی…خودتون میدونین چی میگین…اسمش ابولفضله…عشقه منه…جنازه نگین بهش…بدش میاد…۲۱ مرداده ۹۵…داستانه عشقمون به سر رسید…دوماهه عشقم خوابه خوابه…اخه میدونین…صبحه اخره خدمتش…وقتی بیدارش میکنن پاشو برو پادگان…میگه توروخدا!خوابم میاد،،،۵ دیقه بخوابم…خوببخوابی عشقم…خوببخوابی…تا وقتی هست قدره هم بدونین…خاک و سنگ قبر احساس نداره…مرگ خیلی نزدیک تر از اونیه که فکرشو کنیم…?
دانلود آهنگ غمگین باور کن از مهرشاد با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین باور کن از مهرشاد
متن آهنگ
دلنوشته غمگین محسن از کرمان با کیفیت بالا
? محسن هستم از کرمان ؛
نمیدانم گاهی قصه تکرار تلخ بعضی اتفاقات کی به سرانجام میرسه .
من شاید قصه عشقم یکم متفاوت باشه ۲۲ سالم بود که تو خدمت سربازی عاشق یه دختری شدم که همه دنیام شد
بعد از یک سال آشنایی در کمال ناباوری رهایم کرد رفت
اما نه خودکشی کردم نه زندگیشو خراب..
فقط رفتم تحقیق از شوهر جدیدش ببینم چیکارس
فهمیدم نماز شب میخونه سرکار از اون موقع من خیلی شرایطش بهتر بود
براش پیغام فرستادم آدم خوبیه هواش داشته باش گریه کردم وسوختم در رفتنش این متن را نوشتم…
تو میروی من پشت سرت شقایق ها را پر پر میکنم و کاسه ای آب بدرقه راهت
تو میروی من لبریز میشوم از گلایه ها
از سکوت درد رنج و غصه ها
تو میروی من میشکنم در غبارسرد جادها
تو میروی من دس به گریبان شکستن طلسم بغض ها
تو میروی منم که بی عبورم تو میروی منم که تا ابد در این اتاق سوت کورم ..
دانلود آهنگ غمگین بازیچه از مهرشاد با لینک مستقیم
دانلود آهنگ غمگین بازیچه از مهرشاد
متن آهنگ
دیگه بازیچت نمیشم دیگه با یه خنده ی تو عاشق و شیدات نمیشم
دلنوشته مرجان ۲۰ ساله از ساری با کیفیت بالا
دلنوشته مرجان ۲۰ ساله از ساری
نمیدونم از کجا شروع کنم فقط درد دل کردن با کسایی که نمیشناسیش راحت تره بنظرم…..امشب بجای یادداشت توی دفتر خاطراتم میخوام اینجا بنویسیم…عاشق کسی شدم که از بچگی باهم بودیم…ازبچگی باهم خاطره داریم.
بزرگ شدیم (ای کاش نمیشدیم!)دیگه بچه های دیروز نبودیم حسامون نسبت بهم تغییر کرده بود….به هم علاقه پیدا کرده بودیم…خیلی چیزا دست به دست هم داد که بهم نرسیم…یکیش غرور من دوم خانواده اش و شاید هم لجبازی باخودش…وقتی به خانواده اش گفت که من این دخترو میخوام…پدرش گفت نه دختر عمه ات مد نظر ماهست..از خونه زد بیرون دیگه محمد گذشته نبود….سکوت های منم اونو سرد کرده بود….دوست دارم ها تو حنجره هامون موند شد بغض…بلاخره حریف این سرنوشت شوم نشدیم….همه چیز دست ب دست هم داد که بشیم دوتا غریبه…بعداز اینکه افسردگی گرفت خانواده اش تازه فهمیدن چ ظلمی درحق پسرشون و من کردن….الان اون عقد کرده ولی دیگه محمد گذشته ی شاد و خندون نیست….تموم ارزوم اینه که به زندگی برگرده حتی اگه کنار یکی دیگه باشه…ولی اون داره با عکسای من زندگی میکنه, منم باخاطراتش…ارزوی هردومون اینه ک برگردیم به گذشته ها من بشم همون دختر بچه ی دیروز اونم بشه محمد شروشیطون….فقط معجزه میتونه مارو بهم برسونه….هنوز به این عشق امیددارم,شاید نهایت حماقت باشه ولی هنوز منتظرم چهارسال گذشته ازاین انتظار ولی من بیشترازدیروز دوسش دارم.
?? لعنت به این سرنوشت!! ….
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.