دانلود آهنگ چشمای جادوگر از ابوالفضل اسماعیلی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود آهنگ چشمای جادوگر از ابوالفضل اسماعیلی
متن آهنگ
سر کار چشمای جادوگر تو در نمیاره این دلم
به آسونی ددست از سر تو برنمیداره این دلم
دلنوشته جالب حمیدرضا ۲۶ ساله از تهران با لینک مستقیم
?سلام حمید رضا هستم
اول کمی از خودم میگم که بیشتر منو بشناسین من مهندس نرم افزار کامپیوتر هستم گرایش روبوتیک ۲۶ سالمه قد بلند چشم رنگی چهار شونه شغلمم صادراته مجرد زندگی میکنم تک و تنها یه جوریم که همه دختر ها ارزو دارن با من باشن ولی نمیدونم چرا منو ول کرد و رفت خیلی دوسش داشتم میمردم براش کمکش کردم به همه جا رسوندمش هر چی داره از من داره دلمو شکست از اولش ازم استفاده کرد از اولش بهم خیانت میکرد تمام حرف هاش دروغ بود وقتی بهش میگفتم دوست دارم تو دلش به احمق بودن من میخندید دیروز وقتی منو دید یه پوز خند زدو رفت فکر داشت به خریت من میخندید ولی من دوسش داشتم بهم گفت هیچ وقت دوست نداشتم دنیا رو سرم خراب شد الکی بهش پیغام دادن که من مردم ولی حتی به خودش زحمت نداد یه زنگ بزنه ببینه راسته یا نه؟! اگه بد بودم بد قیافه بودم فقیر بودم یا ادم بدی بودم ناراحت نمیشدم بهم گفت بک تار موی گندیده فرشید رو به هزار تا مثل تو نمیدم دلم شکست خورد شد دارم خفه میشم نمیدونم چیکار کنم اگه راهی بلدین بهم نشون بدین لطفا خیلی داغونممممم???
دانلود آهنگ بهونه از ابوالفضل اسماعیلی با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین بهونه از ابوالفضل اسماعیلی
متن آهنگ
کی به پات نشسته باز که دیگه دوستم نداری
زیر سرت بلنده شد که میخوای تنهام بذاری
نمیمونی کنار من منی که عاشقت شدم
دلنوشته احساسی زیبای لیلا ۲۴ ساله از گرگان با کیفیت بالا
?سلام لیلا هستم ازگرگان
من ورضاتوی یه عروسی ازبستگانمون اشناشدیم رضاتوی دوران سربازی بابرادرم دوست شده بودکه من هم توی عروسی دیدمش خیلی ازش خوشم اومدمردخوشگل سربه زیر باچشمهایی رنگی مژه های بلندبیست
روزبعدازعروسی رضابهم زنگ زد.وماتادوماه تلفنی باهم حرف میزدیم من به رضاگفتم بیادخاستگاریم خانواده رضامخالفت کردن رضاچندباری دست به خودکشی زدناگفته نماندمنم واسش میمردم دوستش داشتم تااینکه خانوادش اومدن خاستگاریم من به عشقم رسیدم خوشحال بودم
روزی اول مادررضابهم گفت ببین دخترمن توروعروس خودم قبول ندارم واگه توصاحب ده تابچه هم که بشی زندگیتوخراب میکنم واسم مهم نبودمهم رضابودکه ماله من شد.دوماه بعدازدواج مادرش رضاروازمن جداکردوگفت پای رضارواگه شده بازنجیربه تخت می ببندم نمیزارم پیش توبیاد هشت ما بعدازدواج ما من ۵ماه بار داربودم که رضابخاطردعوازندان افتاد۴سال زندانی داشت
رضا۴سال زندان بودوقتی اومددخترم توچهارسال بودوقتی اومدمن دوباره باردارشدم سه ماه بارداربودم که مخالفتهای مادرش شروع شدرضاازپیشم رفت الان ۹ساله از ازدواجمون میگذره تواین ۵سالی که از زندان اومده ۶ماه بودیک سال نبودمادرش نمیزاشت پارسال برج ۷رضارفت گفتم رضانروبچه هاگناه دارن گریه کردم زجه زدم مادرش روی سرم وایستاده بودمی گفت بایدطلاق بگیری دست وپام لرزید گفت فردامحضرنوبت گرفتم گفتم باشه فردامن میام همون شب نیمه شب وسیله های خونه جمع کردم ازاونجارفتم به رضازنگ زدم گریه افتادم رضامن رفتم گفت برومن میام مادررضاناراحتی قلبی داشت دوبارقلب شوعمل کرده بودن
رضامی ترسیدنکنه قلب مادرش بگیره بمیره چون مادرشوخیلی دوست داشت رضارفته نزدیک یک ساله حتی زنگ نمیزنه خبربچه هاشوبگیره وقتی من زنگ میزنم جواب نمی ده جواب پیام هامونمی ده گهگداری باخطهای مختلف زنگ میزنم میگه الوخوشحال میشم من رضارودوست دارم من واسش میمیرم تازنده باشم منتظرش میمونم من حتی برای یک دقیقه نمی تونم فکرکسی دیگه ای روکنم جز رضا.توروخداواسم دعاکنیدواسه بچه هام بچه هام عاقبت بخیربشن ازمن که گذشت من همیشه دردل هاتونومی خونم توروخدانمازفراموش نکنیدچون این دنیازودگذره خیلی زودمیگذره تاچشم بهم بزنیدپیرشدید
الان دوتادختردارم یکی ۸سالشه یکی هم _۵سالشه همیشه ازمن سوال میکنن مامان باباکی میادمیگم بابارفته سرکارواسه ماکارکنه
دانلود آهنگ بابامی گل منی از ابوالفضل اسماعیلی با کیفیت بالا
دانلود آهنگ بابامی گل منی از ابوالفضل اسماعیلی
متن آهنگ
وقتی که پیشمی هیچی کم ندارم
وقتی کنارمی هیچی
بابامی گل منی آقامی گل منی
دلنوشته عاشقانه هدیه ۲۰ ساله از یزد با کیفیت بالا
?سلام من هدیه هستم از یزد
چند سال پیش با پسری بنام جواد اشناشدم که خیلی پسر سنگین وبا ایمانی بود خیلی ازش خوشم می اومد تو یه جشن باخواهرش دوست شدم باعث شد که با خواهر وخانواده رفت امد کنیم که بعد فهمیدیم پدرامون تو یه شرکتی دوران مجردی همکار بودن.خلاصه تو این رفت امد ها یه روز جوادم بهم پیشنهاد دوستی داد منم از خدا خواسته باهاش دوست شدم این دوستیمون خیلی خوب بود یعنی نمیشد یه ساعت صدای همو نمیشنیدیم.من هر چی میخریدم باسلیقه جوادم بود هر جا میرفتم بهش میگفتم.
جوادم همینطورسرتون درد نمیارم یه روز باهم قرار گذاشتیم که بریم بیرون ببخشید اینو نگفتم جواد یه پسر بود ۳خواهرهمه فامیل جواد دوست داشتن .خلاصه رفتیم بیرون گفت یه خبر دارم هم خوبه هم بد گفتم چ خبری گفت از طرف دانشگاه اسمم در اومد برای زیارت خانه خدا بحدی خوشحال شدم که تو کافی شاب جیغ کشیدم گفت نمیرم گفتم چرا گفت بدون تو میمیرم گفتم برو بهت زنگ میزنم زود میای خلاصه با اسرار من وخانوادش رفت خیلی برام سخت بود
هر وقت زنگ میزد با گریه حرف میزد میگفت جات خیلی خالیه.جوادم اومد با کلی سوغاتی که همش یادگاری موند پیشم
خلاصه یه ماه بعد اومدنش یه روز که خیلی خوشحال بودم چون با جوادم قرار داشتم که بریم یجای زیارتی تو یزد سر قرار کلی منتظرش موندم نیومد با نگرانی ودلشوره بهش پیام دادم زنگ زدم جواب نداد خیلی نگرانش شدم کلافه بودم نمیدونستم چکار کنم زنگ زدم به خواهرش گفت جواد گفت میاد پیشت حتما توراهه نگران نباش شاید ماشینش خراب شده کلی منتظرش موندمنیومد رفتم تو پارک پشت سر هم بهش زنگ زدم جوابمو نداد که نداد تا اینکه گوشیم زنگ خورد از خط جوادم بود تند جواب دادم جوادم کجایی معلومه عزیزم ..صدای یه ناشناس بود گفت خانم شما صاحب گوشی میشناسین من نمیدونستم چی بگم بااسترس گفتم شما گفت این اقا تصادف کردن نترسین چیزی نشده خواستم بگم که اوردمش بیمارستان خودتون برسونید من با گریه گفتم اقا توروخدا بگین جوادم خوبه جون عزیزت بگو بگو..که قطع کرد سریع خودموبه بیمارستان رسوندم دیدم جوادم تواتاق عمله سرش ضربه شدید خورده واااای خدای من خیلییییی روز بدی بودزنگ زدم به خواهرش بهشون گفتم همه اومدن بیمارستان جوادم رفت کما دکترا نا امید بودن گفتن که امید تون به خدا باشه گفتم یعنی چی مگه میشه جواد یه ساعت پیش باهام حرف زد همه گریه با نارحتی دعامیکردن من بلند بلند نادعلی میخوندم یهو دکتر اومد گفت تسلیت میگم واااای خدااا جوادم از پیشم رفت جوادی که طاقت دوریمو نداشت بدون من رفت خیلی بده عشقت زندگیت ببینی جلوی چشات پر پر میشه.الان من موندمو لباس مشکی با یه تیکه سنگ قبر با کلی کادو و خاطره جوادمممم.
اخه خدا چرا تنهام گذاشتی ای کاش منم الان پیشش بودم
دانلود آهنگ آی دنیا از ابوالفضل اسماعیلی با لینک مستقیم
دانلود آهنگ آی دنیا از ابوالفضل اسماعیلی و عماد حامدی
متن آهنگ
هرجوری میتونی داری با من میجنگی
تو سینه جای دل داری یک کوه سنگیآی دنیا آی دنیا چرا با من بی رحمی
دلنوشته بسیار زیبای زهرا ۱۹ ساله از اصفهان با لینک مستقیم
? زهرا هستم ۱۹ساله از اصفهان…
قصه من از اونجایی شروع شد که حدود یه دوسال پیش این بیتالک لعنتیو دوباره نصب کردم که دیلیت اکانت کنم.که دیدم یه نفر تعداد زیادی عکس نوشته و پی ام های عاشقونه فرستاده❤️
من از روی عکسش اونو شناختم اسمش امیر بود خونشون نزدیک خونمون بود.ولی فکرشم نمیکردم که اونم منو بشناسه.همون موقع بهش پی ام دادم مگه تو منو میشناسی؟? از شانس بد من همون موقع انلاین شد و گفت اگه نمیشناختمت که اینجوری دیونت نبودم.?خلاصه اینقدر حرفامون ادامه پیدا کررررد که اصلا نفهمیدم چجوری عاشقش شدم.تمام زندگیم شده بود هم دیگه رو میپرستیدیم خدایی تو این رابطه هییچی برام کم نذاشت مردی بود برا خودش خانواده اون از همه چی خبر داشتن ولی خانواده من نه….
تا اینکه یه روز حدود سه ماه پیش داداشم از همه چی خبر دار شد و گوشی و تبلت و لپ تاپمو ازم گرفت.خیلی سخت بود داشتم دیونه میشدم زندگی برام مفهمومی نداشت بدون امیر..داداشم با امیر دوست بودن برا همین اینقدر حساس شد وگرنه اینقدراهم گیر نبود…
زندگیو برام کرده بود جهنم.
خیلی سخت بود
خلاصه به سرم زد و خودکشی کردم حدود ۶۰–۷۰تا قرص خطر ناک خوردم..فشارم اومده بود پایین تبم بالا..بیهوش شدم که دوستم رسید زنگ زد به پسر خالم و بدون اینکه خانوادم بفهمن منو بردن بیمارستان خیلی خدا رحمم کرد ولی ای کاش نمیکرد??
بعد از شست و شو معده و یکم که حالم بهتر شد با گوشی دوستم زنگ زدم به امیر تا فهمید بیمارستان مثل ابر بهار گریه میکرد..منم پا به پاش اشک میریختم میگفت دنیارو بهم میریزم و تو را ماله خودم میکنم زهرا تو ماله منی.شده ادمم میکشم??هی خدااا
بعد از اون حدود یک ماه با گوشیای اینو و اون باهم حرف میزدیم هر روزم در خونمون بود که وقتی از خونه میام بیرون همو ببینیم.تا اینکه گفت میخوام بیام خواستگاری نامردیم نکرد و اومد ولی خانوادم قبول نکردن از لحاظ فرهنگی و طبقاتی فرق داشتیم ما یه خانواده نسبتا آزاد و وضعیت مالی رو به بالا اونا نسبتا مذهبی..
خدا میدونه چقدر گریه کردم زجه زدم ولی بی فایده بود نذاشتن…
حالا حدود دوماهه با یه پسری به نام محسن نامزد کردم یعنی بگم که از رو لجبازی و اجبار این کارو کردم. خیلی پسر خوبیه خوشگله خوشتیپه پولداره خانوادش عالین.خدایی دیونه وااارم دوستم داره ولی من نه هیییچ وقت هیچ کسی نمیتونه جای امیرمو بگیره هنوزم هر وقت همو میبینیم اشک تو چشما جفتمون جمع میشه بد شانسی منم اینجاس که امیر با محسن فامیلن یعنی هر جایی امیر هست منو محسنم هستیم.خیییلی سخته دلت با کسی دیگه باشه ولی جسمت با کسی دیگه.من هییچ وقت خانوادمو بخاطر این کارشون نمیبخشم بخدا اون دنیا جلوشونو میگیرن داغونم داغووون چون دارم این پسره رو تحمل میکنم..امیرم ؟؟ اگه این به دستت رسیده بدون من هنوزم عاشقونه دوستتدارم حتی بیشتر از قبل منو ببخش میدونم چی کشیدی تو این مدت خبر از کارات دارم ولی من شرمندتم.امیر؟اینو مطمئن باش هیچ وقت نمیزارم این رابطه به عروسی کشیده بشه تو یه فرصت مناسب خودمو خلاص میکنم عمرن هم بزارم بهم دست بزنه چون من قسم خوردم ماله توام .هنوزم رو حرفم هستم عشقم
حلالم کن امیر گفته بودم بدون تو میمیرم همینم هست یا تو یا مرررگ..
دانلود آهنگ شاد عروسیتون مبارک از ابوالفضل اسماعیلی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود آهنگ شاد عروسیتون مبارک از ابوالفضل اسماعیلی و مرتضی تفتیش
متن آهنگ
از سر راه کنار برین دوماو دارم میارن
چشم حسودا کور بشه ایشالا
دلنوشته غمگین فیروزه ۲۳ ساله از کرمانشاه با لینک مستقیم
? فیروزه هستم ۲۳ ساله از کرمانشاه :
منم امشب میخوام از غم بزرگ تو دلم براتون بگم
من یه دختر از خانواده متوسطم خداروشکرخانوادم از هیچ لحاظی برام کم نذاشتن
خواستگارمم زیاد بود ولی وقتی دلت پیش یکیه چشم گوشت هم بستت
دست خودت نیست هرچی میکنی کسی به دلت نمیشنه حتی نمیتونی به کسی فکرکنی
من ۶ساله عاشق یکیم عاشق پسرخالم
ولی پسرعموم سخت به پام نشسته بود بابام هم پشت پسرعموم- خلاصه اینکه بابام راضیم کرد باهاش ازدواج کنم وقرار شد بیان خواستگاری ونامزدی کنیم
که خداروشکرروز نامزدی بهم خورد
من میترسیدم دوبار پا پیش بذارن
تصمیم گرفتم به پسرخالم ابراز علاقه کنم تانظراونم بدونم من پیش خودم میگفتم حالا که میخوان شوهرم بدن چرا با پسرخالم ازدواج نکنم
ولی پسرخالم تو این فازا نبود وقتی بهش گفتم کلی جا خورد وگفت ما اگه بخوایم بهم برسیم خیلی مخالف داریم
پسرخالم عشق منو نسبت به خودش حس کرد و برای اینه از فکرش بیرون برم بی محلم میکرد
وااای خدا چه کارهای که براش نکردم
شما فکرکنین بخاطرش برای اینکه کادو تولد بهش بدم یه روزه تا تهران رفتم ولی اون نیامدمنو ببینه
این فقط یه رفتارش بود
حق داشت اون دوستم نداشت
و من قد جفتمون دوستش داشتم
خلاصه من کنار اومدم دیدم اونو منو نمیخواد منم که کاری ازم برنمیاد فقط خودموکوچیک کردم تو عشقش سوختم
خلاصه بیخیالش شدم
تایه روز زنگ زد گفت میخوام به ازدواج باتو فکرکنم
انگاردنیارو بهم دادن انگار دوباره متولد شدم حس میکردم کسی خوشبخت تر ازمن رو زمین نیست
هرچی میگفت میگفتم چشم
همش دوماه باهم بودیم که رفت
یهویی
بدون خداحافظی بدون هیچ حرفی
بهش پی میدادم جواب نمیداد
تا اردیبهشت که نوشتم خدای منم بزرگه
واون جواب داد
ای کاش جواب نمیداد باحرفاش قلبم شکستم خورد کرد
انگارباپامیرفت روش لهش کنه
هیچ وقت یادم نمیره یه ماه عذاب کشیدم قران بغل میکردم باصدای بلندگریه میکردم
حتی الانم اینو دارم مینویسم یادگذشته میفتم پرتو چشمام اشک میشه
من بخاطرش دور همرو خط کشیدم
من غرورم بخاطرش شکستم
من همه شرایطشوقبول کردم بانداریش
با دوری ازخانوادم باهمه چیزش
من عشقم هوس نبود
اگه بود الان یه جای دیگه هوسمو خالی میکردم وچه موقعیتهای داشتم
ولی یه تارموشوباهیچ پسری عوض نمیکنم پسرخالم هنوز هنوزه دنیامه
زندگیمه
من اینو میذارم پای قسمت ، ما قسمت هم نبودیم
ولی اون در حقم نامردی کرد
پســـــرخاله تو که میدونستی مابهم نمیرسیم چرابامن بازی کردی؟؟چرامنو امیدوارکردی؟؟
میدونی چه به روزم اوردی؟؟شدم یه مرده متحرک
دیگه به هیچ کس حسی ندارم دیگه هیچ پسری قبول ندارم
من قماربزرگی کردم تواین قمارمن باختم( دین دنیاموازدست دادم)
توباید درمقابل خداجوابگو باشی
بچه ها فقط ازتون میخوام دعا کنین فراموشش کنم
اگه یه روز زن بگیره بخدا دیوانه میشم ..
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.