دانلود آهنگ غمگین منت از حبیب با لینک مستقیم
دانلود آهنگ غمگین منت از حبیب
متن آهنگ
گر بخارد پشت من انگشت من
خم شود از بار منت پشت من
همتی کو تا نخارم پشت خویش
وارهم از منت انگشت خویش
دانلود آهنگ زندانی از محسن لرستانی با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین و گریه دار زندانی از محسن لرستانی
متن آهنگ
ملاقاتم اومده مادر پیرم ای خدا
خدایا رحمی بکن به حال من تو ای خدا
صبح فردا که بشه نوبت اعدام منه
مادر پیره مریضم داره پر پر میزنه
نذری امام رضا کن کفترامو تو ننه
ننه جون گریه نکن این دیگه قسمت منه
زندونی یه کوه درده زندونی ساکتو سرده
زندونی امید نداره توی سلول چشم به راهه
هرلحظه یکی بیادو حکم مرگشو بیاره
زندونی ی کوه درده زندونی ساکتو سرده
زندونی امید نداره
توی سلول چشم به راهه
هر لحظه یکی بیادو حکم مرگشو بیاره
شبو روز تنهای تنها بی گناهم ای خدایا
زندونم تاریکو سرده دارم میمیرم من اینجا
روز گار خیلی نامرده ببین بامن چه ها کرده
جوونیم اینجا حروم شد توی زندون پیرم کرده
صبح فردا که بشه چوبه ی دار جای منه
فقط میخوام بدونی من بیگناه بودم ننه
به رفیقام بگو که دیگه نیان ملاقاتم
اگه دلتنگم شدن بگو بیان سرخاکم
نذری امام رضا کن کفترامو تو ننه
ننه جون گریه نکن این دیگه قسمت منه
زندونی یه کوه درده زندونی ساکتو سرده
زندونی امید نداره توی سلول چشم به راهه
هر لحظه یکی بیادو حکم مرگشو بیاره
شبو روز تنهای تنها بی گناهم ای خدایا
سلولم تاریکو سرده دارم میمیرم من اینجا
روزگار خیلی نامرده ببین بامن چه ها کرده
جوونیم اینجا حروم شدتوی زندون پیرم کرده
روسریتو مشکیه مینا میمیرُم برات
خونِی شما عروسیه مینا میمیُرم برات
مینا میمیرُم برات قربون خال لبات مینا
میمیرُم برات قربون خال لبات
دوسه روزه ندیدمت دلم تنگ شده برات
از او بالا میاد چادر طلای فاطمه جان
سرو گردن ب عاشق مینمای فاطمه جان
سرت با گردنت عیبی نداره فاطمه جان
همون عیبی که داره بی وفای فاطمه جان
دانلود آهنگ تومور صفر از علیرضا آذر با لینک مستقیم
دانلود آهنگ { دکلمه } تومور صفر از علیرضا آذر
متن آهنگ
خوب من اضطراب کافی نیست
جسدم را برایت آوردم
هی بریدی سکوت باریدم
بخیه کردی و طاقت آوردم
در تنم زخم و نخ فراوان است
سر هر نخ برای پرواز است
تا برقصاندم برقصم من
او خداوند خیمه شب باز است
از تبار خروش و طغیان بود
رشته آتشفشان بر موهاش
چشمهایش عصاره خورشید
زیر رنگین کمان ِ ابروهاش
با صدایش ترانه هایم را
یک به یک روبراه می کردم
مرده دست پاچه ای بودم
تا به چشمش نگاه می کردم
بدنش را چگونه باید گفت
ساده نیست آنچه درسرم دارم
من که در وصف یک سرانگشتش
یک لغت نامه واژه کم دارم
زندگی اتفاق خوبی بود،
آخرش با نگاه بهتر شد
چشمهایت همیشه یادم هست
هر نگاهی به مرگ منجر شد
چشمهایت عقیق ِ اصل یمن
گونه ها قاچ سیب لبنانی
تو بخندی شکسته خواهدشد،
قیمت پسته های کرمانی
نرم ِ رویاست جنس حلقومت
حافظ ازوصف خسته خواهدشد
وا کن از دکمه دکمه ها بدنت
چشم شیراز بسته خواهدشد
سرو خوش قامت تراشیده
شاخه هایت کجاست پربزنم
حیف ازآن ساقه پا که با بوسه
زخم ِ محکم تر از تبر بزنم
ازکدامین جهان سفرکردی
نسبت ازکجای منظومه است
که به هردانه دانه سلولت
جای یک جای دور معلوم است
مردم از دین خروج می کردند
تا تو سمت گنــاه می رفتی
شهر بی آبرو به هم می ریخت
در خیابان که راه می رفتی
زندگی کردمت بهانه ی من
غیرتو هرچه زنده را کشتم
چندسال است روزگار منی
مثل سیگار لای انگشتم
دور تا دورم ابرمشکوکی است
جبهه های هوای تنهایی
فصل فصلم هجوم آبان هاست
تف به جغرافیای تنهایی
مثل دوران خاله بازی بود
مثل یک مرد ِ مرده خوانده شدم
ای خدای تمام شیطان ها
از بهشتی بزرگ رانده شدم
تو در ابعاد من جوانه زدی
عکس من، قاب بودنت بودم
تو به فکر خیانتت بودی
من به فکرسرودنت بودم
چشم خودرا به دست خود بستم
تا عذاب سبک تری باشی
تا در اندوه رفتنت باشم
تو در آغوش دیگری باشی
دختر کوچه های تابستان
طعم شیرین و داغ خردادی
من خداوندِ بیستون بودم
تو به فکر کدام فرهادی
چشم هایت کجای تقویمند
از چه فصلی شروع خواهی کرد
واژه واژه غروب زاییدم
ازچه صبحی طلوع خواهی کرد
تو نباشی تمام این دنیا
مملو از مردهای بیمار است
تو نبودی اذیتم کردند
زندگی سخت کودک آزار است
خانه ام را مچاله ات کردم
جای خالیت روی تختم ماند
حسرت سیب های ممنوعه
روی هرشاخه درختم ماند
هر دو از کاروان ِ آواریم
هردو تا از تبار شک، یا نه
ما به فریاد هم قسم خوردیم
هردو تا درد مشترک ،یا نه
گیرم از چنگ جان به در ببری…
گیرم از تن فرار خواهی کرد…
عقل من هم فدای چشمهایت
با جنــــــونم چکار خواهی کرد
سی و یک روز درد در به دری
سی و یک هفته خودکشی کردن
سی و یک ماه خسته ام کردی .
سی و یک سال طاقت آوردن
در تکاپــــوی بودنت بودم
زخم های همیشه ام بودی
بت سنگین ـ سنگ در هر دست
دشمن سخت شیشه ام بودی
می روی نم نم و جهانم را
ساکت و سوت و کورخواهی کرد
لهجه کفش هات ملتهبند
بی شک از من عبورخواهی کرد
در همین روزهای بارانی
یک نفرخیره خیره میمیرد
تو بدی کردی و کسی با عشق
ازخودش انتقام میگیرد
خبرم را تو ناشنیده بگیر
بدنت را به زنده ها بسپار
کودکت هم مرید چشمت شد
نام من را بروی او بگذار
بعدمرگم ،سری به خانه بزن
زندگی تر کنی حضورم را
تا بیایی شماره خواهم کرد
ردپاهای دور گورم را
آخرم را شنیده ای اما
در دلت هیچ التهابی نیست
باتو مرگ و بدون تو مرگ است
عشق را هیچ انتخابـی نیست
دانلود آهنگ الو الو از علی مرشدی با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین الو الو از علی مرشدی
متن آهنگ
گوشی رو بر نمیداری دوباره
میدونم پیغام میره جا نداره
پر شده از صدا خسته من
گاهی وقتا به دلم سری بزن
دانلود آهنگ تومور ۲ از علیرضا آذر با لینک مستقیم
دانلود آهنگ تومور ۲ از علیرضا آذر { دکلمه غمگین }
متن آهنگ
زندگی یک چمدان است که می آوریش
بار و بندیل سبک می کنی و می بریش
خودکشی مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم
به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است
قبل رفتن دو سه خط فحش بده داد بکش
هی تکانم بده نفرین کن و فریاد بکش
قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم
مثل سیگار خطرناک ترین دودم باش
شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش
مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن
مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز
من خرابم بنشین زحمت آوار نکش
نفست باز گرفت این همه سیگار نکش
آن به هر لحظه ی تب دار تو پیوند منم
آنقدر داغ به جانم که دماوند منم
توله گرگی که در اندیشه ی شریانِ منی
کاسه خونی جگری سوخته مهمان منی
چَشم بادام دهان پسته زبان شیر و شکر
جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر
تا مرا می نگرد قافیه را می بازم
… بازی منتهی العافیه را می بازم
سیبِ سیب است تَن انگیزه ی هر آه منم
رطب عرشِ نخیل او قدِ کوتاه منم
دانلود آهنگ تومور ۲ از علیرضا آذر
ماده آهوی چمن هوبره ی سینه بلور
قاب قوسِین دهن شاپریه قلعه ی دور
مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم
ماهِ بیرون زده از کنگره ی پیرهنم
نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم
خنده های نمکینت تب دریاچه ی قم
بغض هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم
مویِ بَرهم زده ات جنگل انبوه از دود
و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود
قصه های کهن از چشم تو آغاز شدند
شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند
هر پسربچه که راهش به خیابان تو خورد
یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُرد
من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
و از آن روز که در بندِ توام آزادم
چشممان خورد به هم صاعقه زد پلکم سوخت
نیزه ای جمجمه ام را به گلوبند تو دوخت
سَرم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید
دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته ام
دانلود آهنگ تومور ۲ از علیرضا آذر
پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام
ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست
آس ِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند
چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم
و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد
تو نباشی من از آینده ی خود پیرترم
از خر زخمیِ ابلیس زمین گیر ترم
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم
تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم
شاید آخر سر ِ پاییز توافق کردیم
هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
من تو را دو… دهنه روی دهانم زد و رفت
همه شهر مهیاست مبادا که تو را
آتش معرکه بالاست مبادا که تو را
این جماعت همه گرگند مبادا که تو را
پی یک شام بزرگند مبادا که تو را
دانه و دام زیاد است مبادا که تو را
مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را
پشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را
نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را
تا مبادا که تورا باز مبادا که تو را
پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو
بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم
بی تو پتیاره ی پاییز مرا می شکند
این شب وسوسه انگیز مرا می شکند
بی تو بی کار و کسم وسعت پشتم خالیست
گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالیست
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست
و جهان مادر آبستن خط فاصله هاست
پسری خیر ندیدهَ م که دگر شک دارم
بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم
می پرم دلهره کافیست خدایا تو ببخش
… خودکشی دست خودم نیست خدایا تو ببخش
دانلود آهنگ امام رضا از علی مرشدی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود آهنگ احساسی امام رضا از علی مرشدی
متن آهنگ
تو میری تا شهر خورشید
زایر امام رضایی پر بغض کوله بارت
بغضی که میاد سراغت
لحظه به لحظه میباره
دانلود دکلمه تومور ۳ از علیرضا آذر کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود دکلمه تومور ۳ از علیرضا آذر
متن آهنگ
اين روزها اينگونه ام
فرهاد واره اي كه تيشه ي خود را
گم كرده است
آغاز انهدام چنين است
اينگونه بود آغاز انقراض سلسله ي مردان
ياران
وقتي صداي حادثه خوابيد
برسنگ گور من بنويسيد:
– يك جنگجو كه نجنگيد
اما …، شكست خورد
دانلود آهنگ نگاه از علی مرشدی با کیفیت بالا
دانلود آهنگ غمگین نگاه از علی مرشدی
متن آهنگ
به گریه هام نگاه نکن خودت رو حیف من نکن
سوختنی میسوزه عزیز خودت رو موندگار نکن
تا آخر راه اومدیم با دل غصه دار من
حالا برو ای گل ناز خودت رو پرپر نکن
دانلود آهنگ مدار مربع از علیرضا آذر با لینک مستقیم
دانلود آهنگ مدار مربع از علیرضا آذر
متن آهنگ
فال من را بگیر و جانم را من از این حالِ بی کسی سیرم
دستِ فردای قصه را رو کن روشنم کن چگونه می میرم
حافظ از جام عشق خون می خورد من هم از جام شوکران خوردم
او جهاندارِ مست ها می شد من جهان را به دوش می بردم
مست و لایعقل،از جهان بیزار جامی از عشق و خون به دستانم
او خداوند می پرستان شد من امیر القشون مستانم
حالِ خوبی نبود آدم ها زیر رودِ کبود خوابیدم
هرچه چشمش سرِ جهان آورد همه را توی خواب می دیدم
من فقط خواب عشق را دیدم حس سرخورده ای که نفرین شد
هر کسی تا رسید چیزی گفت هر پدر مُرده ابن سیرین شد
من به تعبیر خواب مشکوکم هر کسی خواب عشق را دیده است
صبح فردای غرق در کابوس رو به دستان قبله خوابیده است
مردم از رو به رو دَهن دیدند مردم از پشت سر سخن چیدند
آسمان ریسمانمان کم بود هی نشستند و رشته ریسیدند
نانجیبیِ عشق در این است مردِ مفلوک و مُرده می خواهد
نانجیبیِ عشق در این است دامنِ دست خورده می خواهد
من به رفتار عشق مشکوکم در دلِ مشتِ بسته اش چیزی ست
رویِ رویش شکوهِ شیراز است پشتِ رویش قشونِ چنگیزی ست
من به رفتار عشق مشکوکم مضربی از نیاز در ناز است
در نگاهش دو شاهِ تاتاری پشتِ پلکش هزار سرباز است
دانلود آهنگ مدار مربع از علیرضا آذر
مردِ از خود گذشته ای هستم پایِ ناچارِ مانده در راهم
هم نمی دانم آنچه می خواهی هم نمی دانم آنچه می خواهم
ناگزیر از بلندِ کوهستان ناگریز از عمیقِ دریایم
اهل دنیای گیج در اما گیجِ دنیای اهلِ آیایم
سهروردی منم که در چشمت شیخِ اشراق و نورِِ غم دیدم
هم قلندر شدم که در کشفت سر به راه تو سر تراشیدم
خانِ والای خانه آبادم زندگی کن مرا،خیابان را
این چنین مردِ داستان باشی می کُشی خوش نویسِ تهران را
مرگِ شعبانِ جعفری هستم امتدادِ هزاردستانم
لشکرم یک جهان چشم انگشتی ست من امیر القشون مستانم
قلبم اندازه ی جهانم شد شهرِ افسرده ای درونم بود
خونِ انگورهای تَف دیده قطره قطره جای خونم بود
شهرِ افسرده ای درونم بود خالی از لحظه های ویرانی
جاده ها از سکوت آبستن شهرِ تنهای واقعا خالی
توی تنهاییِ خودم بودم یک نفر آمد و سلامی کرد
توی این شهرِ خالی از مردم یک نفر داشت کودتا می کرد
یک نفر داشت زیر خاکستر آتشی تازه دست و پا می کرد
من به تنهاییِ خودم مومن یک نفر داشت کودتا می کرد
یک نفر مثل من پُر از خود شد یک نفر مثل زن پُر از زن شد
از همان جاده ای که آمد رفت رفت و اندوهِ برنگشتن شد
کار و بارِ غزل که راکد بود کار و بارِ ترانه هم خونی ست
آسمان در غزل که بارانی ست آسمون تو ترانه بارونی ست
دست و پاتو بکِش،برو گمشو پسر این زندگی نمی فهمه
واسه مردای گرگ دونه بریز این خر از کُره گی نمی فهمه
تو سرش غیرِ شعر چیزی نیست مُرده شورِ کتاب و شعراشو
می گه دنیا همش غم انگیزه گُه بگیرن تمومِ دنیاشو
گُه بگیرن منو،برو بانو واسه مردای زندگی زن شو
واسه من لای جرز،اتاق خوابه گاوِ مردای گاوآهن شو
من کنار تو ریز می مانم تو کنارم درشت خواهی شد
من نجیبانه بوسه خواهم زد نانجیبانه مشت خواهی شد
اقتضای طبیعتت این است به وجود آمدی که زن باشی
به وجود آمدی بسوزانی دوزخی پشتِ پیرهن باشی
به وجود آمدم که داغت را پشتِ دستان خود نگه دارم
مثل دنیای بعد از اسکندر تختِ جمشیدِ بعد از آوارم
تختِ جمشیدِ بعد از آوارم سر ستون های من ترَک خوردند
بعدِ بارانِ تیر باریدند هرچه بود و نبود را بردند
شعرِ آتش به جان نفهمیدی ماجرا مثل روز روشن بود
قاتل روزهای سرسبزم بدتر از این همه تبر،زن بود
قبله ی تاک های مسمومم ناخداوندِ مِی پرستانم
لشکرم رو به خمره می رقصند من امیر القشون مستانم
چشم و هم چشمِ من خیابانی ست که تو را باشکوه می سازد
که مرا مثل کاه می بیند که تو را مثل کوه می سازد
مثل کوهی درشت و محکم باش مثل فاتح نگاه خواهم کرد
آنقَدَر اَنگِ ننگ خواهم زد دامنت را سیاه خواهم کرد
روی دستان خویش می مانی پای این قصدِ شوم خواهی مُرد
که رکَب از تو خورده باشم این آرزو را به گور خواهی برد
سر بچرخان و باز جادو کن مالِ دنیای خر شدن هستم
بوسه ها را به جان من انداز مردِ این جنگِ تن به تن هستم
چشم و لب های نیمه بازت را ماهِ غرقابِ نور می بوسم
من زمینی،تو آسمانی را از همین راه دور می بوسم
این که اَل اَبرَهِ (الابره) دو چشمت شد زیر پای هزار اَل فینم (الفین)
هم خودم قاضیَم،خودم حکمم هم هلاکیده ی اَبابیلم
پشتمان طرحِ نقشه هایی است پشتِ هر طرح،دست در کار است
تا دهان مفت و گوش ها مفتند پشتمان حرفِ مفت بسیار است
دانلود آهنگ پاپوش از علی مرشدی کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
دانلود آهنگ غمگین پاپوش از علی مرشدی
متن آهنگ
شک ندارم یه عالمه حرف و حدیث ساختی واسم
خواستی منو بازی بدی خودت باختی بازم
با من بودی یادم بودی
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.