دلنوشته زهرا ۲۳ ساله از آستارا کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
? زهرا هستم ۱۵سالمه
پارسال عاشق یه پسری شدم به اسم محمد تو بیتاک با هم اشناشدیم اونم خیلی منو دوست داشت هم شهری بودیم هر روز که می گذشت بیشتر عاشقش میشدم ۶ماه با هم دوست بودیم همدیگرو میدیدیم برا هم کادو میخریدیم تا که یک روز داشتم باهاش چت می کردم اون روز به من پیشنهاد رابطه جنسی داد دنیا رو سرم خراب شدبهم گفت فقط برا …. میخوامت که پدرم یه دفعه گوشیمو از دستم گرفت همه چت هامو خوند شماره پسره رو برداشت و بهش زنگ زد هرچی از دهنش در اومد به پسره گفت و جالب دوستان بدونید که پسره به بابام گفته دخترت دست از سرم برنمیداره ولی خداشاهده اینجوری نبود او خیلی اصرار کرد تا من باهاش دوست شدم خلاصه بابام گوشیمو ازم گرفتم و لب تابم ازم گرفت و هرچی کلاسی میرفتم همه رو برام قد قن کرد و کلی هم کتک خوردم بعدش دیگه نتونستم طاقت بیارم ۳۰قرص الپرازولام خوردم دختر عمه ام دوست صمیم بود یعنی مثل خواهرم دوسش داشتم از حال خرابم فهمید چه کار کردم به یه بهانه ای منو از خونه به زور برد بیرون بعدش زنگ زد به دوست پسرش البته قرار بود نامزد بشن ولی خانوادش مخالفت
کردن
خلاصه منو بردن بیمارستان و زنگ
معدم شست و شو دادن و روان پزشک اومد بالا سرم ولی من هیچ نگفتم تا که بابام اینا خبر دار شدن اومدن بیمارستان و منو مرخص کردن بردنم خونه بازم کلی از مامان و بابام و داداشم کتک خوردم ولی هیچی برام مهم نبود چون من دوسش داشتم ولی دوستان گلم دختر و پسرا هیچ وقت با دل هیچ کسی بازی نکنین چون بد جوری تقاص پس میدین حالا ازتون میخوام برام دعا کنید
ادمین محترم من دلنوشته ام براتون فرستادم ازتونم ممنونم بابت این کانال فوق العاده
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.