دانلود آهنگ جدید

دانلود آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی با لینک مستقیم

دانلود آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی

آهنگ غمگین و گریه آور کامران مولایی بنام فاطیمای من

به همراه دکلمه با معنی از مصطفی سامعی

پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید

متن آهنگ

دکلمه

چه فرقی می کند چند شنبه است

من سکوتم خیس از آواز این بی نام هاست

پوسیدم از اضطراب برگشت

درمیان اذدهام خواب ها

دراین برهوت بیم زوال ندارم

دراین لحظه پر از تنهایی تنها ماندم

اکنون اغراق میکنم که تنها ی تنهایم

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

ای دل ای دل تو ماندی و دوباره درد دوری

گریزی نیست دلم جز صبوری

دلم تنگه برای دیدن تو

دلم تنگه واسه بوسیدن تو

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

دکلمه

اینجا پنجره ها فقط رو به دلهره ی نیستی بازند

نیستی تا ببینی از درد میلرزم

از وسوسه ی رفتن لبریزم مهجورم کاش بودی

تا بنگری چه رنجورم

در ذهن این تشویش ها بارور شدم

دارم به ویرانی اعتیاد پیدا میکنم

ملول و آزرده به دیداری دوباره می اندیشم

از این منظر از این تصویر از این گریه..

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

دلم تنگه دلم تنگه چشام خیس

عزیز من برایم نامه بنویس

عزیزم برایم نامه بنویس

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

دکلمه

خنده های بر لبم فرارند ، بی اعتبارند

خوشی هایم اگر باشند ناپایدارند

وای اگر نباشی نبض لحظه هایم نخواهد زد

باور ندارم در این زمین هرزه برویم

در حال سقوطم پیوسته

اما با حالی پریشان به انکار ویرانیم به پا میخیزم

کجا رفتند دقایقی که جذبمان میکرد؟!

گیجم و گنگم تاول جا مانده بر ذهن زمانم

متورم و متلاشی و باد کرده ام 

ای آینه ای آینه نقاب از چهره ام بردار

و آئینه چه وقیحانه فارغ از کشمکش نفسهای پر اضطرابم

دیوانه وار ترک میخورد

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

امید من امید من امیدم

دیگه بسه بیا که من بریدم

غمت داده به باد دار و ندارم

بیا رحم کن بر این حال نذارم

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی

دکلمه

من در گیر و دار این بت سرسام گرفتم

رو به مقصدی نامعلوم تحلیل میروم

در هاله ای از بی سرانجامی تاریک میشوم

من به واقعیت فاصله نزدیک میشوم

و در امتداد ناز و کار باریک میشوم

محصور شدم چاره ای نداشتم نقبی زدم  به شعر به قافیه به عشق ..

هر چند اهل طغیان نیستم چون موج

وای این همه واژه مظلوم حرفهایم برای تو نامفهوم

در گیر و دار این فراموشی خط تابش شب عاقبت خاموشی

دردهایم را پایانی نیست و حرفهایم را همچنین

بی انتهاست کسی چه میداند ، شاید تا به ابد

خمیازه ای بکش بخواب تا نبینی وحشت کابوس بیداری ام را

در انعکاس درد التماس مرگ

آهنگ فاطیمای من کامران مولایی و مصطفی سامعی 

چه گویمچه گویم از غم بی کسی هام

بگو پس کی دادم میرسی یار؟!