دلنوشته غم انگیز زینب از تهران با کیفیت بالا
?زینب هستم ازتهران
دلم خیلی گرفته توسن پایین عروسم کردم ۱۶شوهرم ازاولش خیلی اخلاقش گندبودکتک میزدخیلی کاردیگه ولی هیچی نمیگفتم ساکت بودم بعدچند مدت بابام فوت کرد
شوهرم بدترکرد منوخوردم میکردهزارتاکاردیگه واقعابعدش جداشدم به علتهای خیلی زیاد…
بعدش عاشق شدم پسره بهم گفتش اخلاقمون بگیره ازدواج میکنم بااینکه همه ی چیزهای زندگیمومیدونست بعدهشت ماه شده همه ی جاروباهم رفتیم هرکاری خواست کردم براش رابطه داشتیم حتی حالااومده میگه میخوام ازدواج کنم یعنی دارم خوردمیشم مامانم گیرداده که ازدواج کنم قضیه حتی مامانم میدونه
حتی ازپسره التماس کردم باهام بمونه ولی داره میره کمکم کنیددعاکنیدازدواج نکنه خیلی دوستش دارم بدون اون میمیرم?
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.