دلنوشته غمگین مرتضی ۲۵ ساله از تهران با لینک مستقیم
دلنوشته غمگین مرتضی ۲۵ ساله از تهران
ما۳سال پیش عروسی داشتیم
که یکی از فامیل های دورمون اومد برای عروسی منم تا دیدمش عاشقش شدم بعد از عروسی دیگه ندیدمش و نتونستم شمارمو بهش بدم تا یه روز یکی از فامیلامون بهم زنگ زد و گفت که عشقت گفته شمارتو بهش بدم منم که از خدا خواسته گفتم بهش بده.روز بعد از اون زنگ بهم اس ام اس داد گفت سلام خوبی(اونم از من خوشش اومده بود)تا اینکه بعد از دو سال گفت که من دیگه نمیخوام باهات رابطه داشته باشم هرچی هم که بهش گفتم چرا بهم نگفت منو بلاک کردو دیگه ازش خبری نشد تا پارسال عروسی داداشش رفتیم خونشون شماره جدیدشو ازش گرفتمو دوباره تا یه سال باهم بودیم تا سه ماه پیش گفت دیگه تموم تموم.
منم که خیلی ناراحت بودم توی این سه ماه دست به خودکشی هم رفتم اما جرات نداشتم که این کار رو انجام بدم.تا چند روز پیش که فهمیدم دوسم داره ولی رو نمیکنه و منتظر منه که پا پیش بزارم ولی تا اومدم پا پیش بزارم دیگه رفت برای ازدواج بایکی دیگه از فامیلامون.
آخرین بار هم بهم گفت صبر کن تا بهت خبر بدم ولی هنوز که هنوزه تو بلاک همه جوره تلگرامو واتساپو و…هستم.
عشق من اگر این داستان رو خوندی بدون که دوست دارم و ازت خواهش میکنم زود تر جواب منو بده اما نه جوابی که من ناامید از زندگی بشمو دست به خود کشی بزنم جوابی که من امیدوار به زندگی بشم.اینم بدون که
❤️دوستت دارم❤️
آهنگ مورد نیاز خود را درخواست کنید.