دانلود آهنگ جدید

دلنوشته عمگین الیاس ۲۰ ساله از شیراز با کیفیت بالا

دلنوشته عمگین الیاس ۲۰ ساله از شیراز

تجربه سختی کردم و بدجور خوردم زمین.
قصه از اونجا شروع شد که تو برنامه بی تالک با یک خانمی آشنا شدم که مشکل تنهایی داشت و ضربه خورده بود از ی پسر کم سن و سال و بعد از چند ماه شمارش رو داد که من باهاش باشم و کمکش کنم اسمش هم محبوبه بود.اولین روزی که قرار شد همو ببینیم با دوستش اومد اسمش سحر بود.دوستش خیلی زیبا بود و جذاب از همه نظر!تا اینکه شماره منو محبوبه به عنوان اذیت کردن و آزار دادن من شماره منو به سحر داد.نزدیک های مغرب بود زنگ زد بهم خودش رو معرفی کرد و گفت که قضیه از این قرار و میخواد منو ببین و در مورد محبوبه صحبت کنیم.وقتی که دیدمش نگاهش خیلی منو جذب کرد و قرار شد دو نفری کمک اون کنیم که از این افسردگی بیاد بیرون من نمیتونستم با محبوبه باشم چون فهمیدم که شوهر داره.ما هر روز همدیگر رو میدیدم و باهم صحبت میکردیم ی دفعه دیدم عاشقش شدم و خودش درخواست ازدواج به من داد.خوش حال بودم و باهم بودیم.همیشه حرف های ما در مورد محبوبه بود و خودمون هیچی و مثل کنه به ما چسبیده بود.تا اینکه ی روز گوشی سحر افتاد تو دستم دیدم پیام هاش رو که قربون صدقه ی مواد فروش رو میکنه باورم نمیشد حتی یکی از اون کلمات رو برای من به کار نمیبرد.این اتفاقات باعث شد که من خیلی عصبانی بشم و دنبال جوابش میگشتم تا اینکه یک شب دعوامون خیلی بالا گرفت با سحر گفت که اون مواد فروش مرد هست یعنی مرد زندگی ما اون موقع شدیم نامرد فهمیدم هر کس که مشروب میخوره و کار خلاف میکنه مرد هست!نه اونی که چشش دنبال ی نفر بیشتر نیست و عاشق ی نفر و دست از پا خطا نکرده و هیچ دروغی بهش نگفته . ..